نتایج جستجو برای عبارت :

همچنان در تقلا به سوی سلامتی

این روزها تنها چیزی که آرومم میکنه و حس خوبی بهم میده کتاب خوندنه...تقریبا دو سه هفته ای هست که شروع کردم به کتاب خریدن و کتاب خوندن...هر کتاب رو که تموم میکنم اخر هفته میرم به نزدیک ترین کتاب فروشی و با توجه به حس و حالم یه کتاب برمیدارم. مقدمشو میخونم و اگه باهاش ارتباط برقرار کنم میخرمش...نکته جالبی که تو این مدت فهمیدم اینه که کتابایی که اتفاقی سر راهم قرار میگیرن و میخرمشون با حالو هوام کاملا جور درمیان و جواب خیلی از سوالات ذهنمو میتونم توی
این پاییز برام مثل یک چشم به هم زدن گذشت.
 
خوشحالم انقدر درگیر کارای مختلف بودم که وقت نکردم اصلا به چیزای دیگه فکر کنم و افسرده شم.
همش در حال تقلا بودم. تقلا برای تافل، برای اینترنشیپ، برای اپلای و ایمیل و  GRE و اینجور داستان‌ها. کار و دانشگاه هم که عضو ثابت بوده این مدت.
 
فارغ از اینکه نتیجه اش آخر چی میشه من خوشحالم که انقدر خوش گذشت این مدت. امیدوارم در ادامه هم سرم همینقدر شلوغ باشه.
یک چیزی که خیلی مهمه اینه که دارم یاد میگیرم چطور وقتی م
معلم زیست شناسی سعی داشت به دانش آموزانش نشان دهد که یک کرم چگونه به پروانه تبدیل می شود. او به بچه ها گفت: «در چند ساعت آینده شما شاهد این خواهید بود که پروانه چطور برای بیرون آمدن از پیله ی خودش تقلا می‎ کند؛ ولی هیچ کس نباید کمکی به او برساند» و بعد کلاس را ترک کرد. دانش آموزان صبر کردند و در نهایت این اتفاق افتاد. پروانه در کشاکش بیرون آمدن از پیله ی خود بود که یکی از بچه ها دلش به حال او سوخت. او برخلاف گفته ی معلم شان تصمیم گرفت به پروانه کمک
منتشر شد:


تشریح
(۵۸ غزل اجتماعی و اعتراض)
مریم جعفری آذرمانی
 پاییز ۱۳۹۷
انتشارات فصل پنجم
تلفن: ۶۶۹۰۹۸۴۷
نشانی فروشگاه: 
روبروی دانشگاه تهران. پاساژ فروزنده. طبقه منفی یک پلاک ۲۱۲ کتابسرای فصل پنجم
یک شعر از این کتاب:
سربازهای مرده، جوانند همچنان
جان‌های بی‌گناه، روانند همچنان
عقلم به هیچ معجزه‌ای قد نمی‌دهد
دیوانه‌ها رییسِ جهانند همچنان
هر دختری به شیوه‌ای آخر عروس شد
پس مادران چرا نگرانند همچنان؟
زن‌ها دو پای له شده در ازدحام را
ب
شخصی تلاش پروانه برای بیرون آمدن از سوراخ کوچک پیله را تماشا می کرد.
 ناگهان تقلای پروانه متوقف شد و به نظر رسید که خسته شده و دیگر نمی تواند به تلاشش ادامه دهد. آن شخص مصمم شد به پروانه کمک کند و با برش قیچی سوراخ پیله را گشاد کرد. پروانه به راحتی از پیله خارج شد اما جثه اش ضعیف و بال هایش چروکیده بودند. آن شخص به تماشای پروانه ادامه داد. 
او انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحکم شود و از جثه او محافظت کند اما چنین نشد. 
در واقع پروانه ناچار شد
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایرنا ارباب زین العابدین موسوی روز جمعه درون جمع خبرنگاران بیان کرد: طولانی تقلا ما این است فصیح آبهای سطح کوی ولیعصر(عج) آبادان بوسیله سوی رودخانه های بهمنشیر و اروند هدایت شود. وی گفت: بی آرامی اکنون چندین قسمت قسمت کردن از شهرداری، آبفا و پالایشگاه داخل حال رفع بغرنج مناطق آبگرفته هستند تا عمر به عادت عادی بازگردد. با گذشت چهار روز از بارش باران قطعی درون شهر آبادان، آب در فدایی از محله های مناطق ۲ و سه
گفتم به تمنای تو ام ، جان به لبم ای گل زیباگفتا که نیابی تو مرا هرچه کنی صبر و تقلاگفتم که حدیث می و مطرب من و ساقیکم بود گلی تا که به عشقش بشود حل معماگفتا که ز اسرار ازل ، یکی خلقت عشق استباید بشوی کنده ازین خاک و بیایی به تماشاگفتم که اگر دل بدهم قطع شود ریشه خاکی گفتا که بیا زنده و جاوید شو در عالم بالا
همچنان دست و دلم به هیچ کاری نمی‌رود. ظلمت مرا فرا گرفته و دست و پایم را نه در هوای سبک و نامحسوس، بلکه در لجن سفت، در قیر حرکت می‌دهم، از هر تکانی نیرویم ته می‌کشد، چنان خسته می‌شوم که اراده‌ام را از دست می‌دهم، خسته از همه چیز. صبح‌ها دلم نمی‌خواهد از خواب بیدار شوم، توانایی روبرو شدن با زندگی را ندارم؛ ساده‌ترین بروزات و جلوه‌های زندگی، دیدنِ روز، زدن آب به صورت یا خوردن یک لیوان شیر! به زحمت چیز می‌خوانم، چشمم روی خطوط، مثل آدم چلاق
تلاطم در بازار خودرو
 
 
بازار خودرو همچنان پر تلاطم! / قیمت خودرو از سایت‌ها حذف شد
▪️قیمت خودروها امروز از اکثر سایت‌های اعلام قیمت حذف شد اما طبق بررسی‌های صورت گرفته دلالان همچنان با انجام معاملات دروغین در بازار، سعی در حفظ روند کنونی دارند و به دلیل نبود نظارت تا حدودی نیز در این امر موفق هستند و قیمت ها همچنان رو به افزایش است.
ساعت چهار و نیم صبح با دیسمنوره از خواب بیدار شدم...به خودم پیچیدم...مسکّن خوردم و بر خلاف توصیه هایی که به مریض هامون میکنیم بلافاصله بعد خوردنش خوابیدم... 
الان ساعت شش و نیم صبحه...چشمام برای خواب تقلا میکنن و مغزم برای بیداری...تشنه ی یک ساعت خوابیدن بیشترم اما باید بیدار شم...به مباحثم نمیرسم...عقب میفتم...
ای مرغ بال وپر شکسته تقلا چه می کنیتیری به قلب تو نشسته ،حاشا چه می کنیطوفان حادثه تنیده به غمها وجود توای یار دل خجسته تماشا چه می کنیهر سو به سمت راه نگاه تو می دودبندی به پای تو بسته پر وا چه می کنیاحساس می کنی که رسیدی به حاجتتعشقت طلب زمرغک عنقا چه می کنیبا خستگی به راه طلب می روی چرا؟از آنکه زکوی تو رسته تمنا چه می کنیهر دم به انتظار که ،تو نشستی به انتظاراین کوچه  را به انتظار مهیاچه می کنیبا درد یارسوختی وبه دل پر ز آتشیبا این غم وفراق و
گفتن نداره، ولی اینه گوشه ای از همچنان خواندن ها ، همچنان صبر کردنها ، مته به خشخاش گذاشتن ها ، همچنان خواندنها...
اگه متوجه نشدید ، ماجرا اینه که نیمه ی چپ گردن و شونه تااا انگشتاهای دست چپم درد میکنه... همه به خاطر این که تو این مدت همه اش سرم پایین بوده رو کتابها و جزوه نوشتنها :( 
این کیسه آب گرمه که با شال پیچیدمش دور گردنم چون دستم و وقتم رو لازم دارم
+تو این وضعیتم مدام آهنگ آتش جاودان همایون شجریان تو ذهنم پلی میشه و خب... فکر کنم بی ربط هم نی
اون روز مریم ق. اومده بود دانشگاه‌مون. فکر کنم ۵ ساعتی پیش هم بودیم. آخرش رفتیم نماز بخونیم، تو مسجد، کتابامو ریختم بیرون و ذوق هر کدومشون رو کردم. کتاب ترجمه‌شده‌ی "جبر مجرد" توی کیفم بود، به‌ترجمه‌ی علی‌اکبر عالم‌زاده. مریم گفت عه! این. گفتم از کجا می‌شناسیش؟ گفت این استاد اکبری‌نیا بوده. یادت نیست اول کتاباش، اونا بهش تقدیم کرده بود؟ یه چیزای محوی یادم اومد. گفتم: آره آره. امشب اون کتاب رو برداشتم ببینم یه چیزی رو توش، رفتم اسم استاد رو
صدای زنگ تلفن. صدای شیر آب. صدای فلاش تانک. صدای خروج ادرار و برخوردش با سنگ توالت. صدای تقلا برای رد کردن مدفوع از چاه‌بست. صدای کلید برق. صدای هواکش. صدای کولر قدیمی. صدای برخورد قاشق و چنگال با بشقاب. صدای جویدن غذا. صدای قورت دادن آب. صدای آدم‌های تکراری. صدای حرف‌های تکراری. حرکات بدن تکراری. آدم‌های تکراری. وسایل تکراری. بوهای تکراری. غذاهای تکراری. عادت‌های تکراری. تکرار. روزمرگی. مُردگی. بیرنگی. قفس.
سلام. یه مدت در راه بهبود اینقدر امیدوار میشم و همه چی به اوج میرسه که میگم حداکثر تا یک ماه دیگه کاملآ خوب شدم و مغزم سالم سالمه. اما اتفاقایی میفته که دوباره میفتم تو دره ناامیدی و درماندگی. اما هنوز امیدوارم و سلامتی در راهه. با تلقین به کمک امواج مغزی.
وقتی خوب شدم رو خیلی چیزا باید کار کنم. از عزت نفس و اعتماد به نفس و اراده و انضباط شخصی و شجاعت و ... گرفته تا حافظه و لاغری و تناسب اندام و ......
بعضی وقتها به انتخاب همسر که فکر میکنم میبینم هنوز
سلام. یه مدت در راه بهبود اینقدر امیدوار میشم و همه چی به اوج میرسه که میگم حداکثر تا یک ماه دیگه کاملآ خوب شدم و مغزم سالم سالمه. اما اتفاقایی میفته که دوباره میفتم تو دره ناامیدی و درماندگی. اما هنوز امیدوارم و سلامتی در راهه. با تلقین به کمک امواج مغزی.
وقتی خوب شدم رو خیلی چیزا باید کار کنم. از عزت نفس و اعتماد به نفس و اراده و انضباط شخصی و شجاعت و ... گرفته تا حافظه و لاغری و تناسب اندام و ......
بعضی وقتها به انتخاب همسر که فکر میکنم میبینم هنوز
تا همین پنجاه روز پیش، اگر زندگی، درونت از رونق افتاده بود، جهان بیرون و آدمها میتونستن پناهگاه و گرمابخش باشن. اما حالا اگر خودت تقلا نکنی افسردگی و دل مردگی تو رو تا انتها خواهد بلعید.
تا همین پنجاه روز پیش، سرماخوردگی های روحت، موقتی بود. اما حالا مدام بادهای می وزن که شعله جانت رو خاموش کنن و مدام باید مراقب باشی. 
دوام شادی، دل آرامی، گرمای درون خیلی کوتاه شده و منقطع.
 
امیرالمومنین ع فرمود چگونه باشد حال مردمیکه سنت پیغمبر  صص دگرگون ساختند واز وصی او رو گردان شدند ایشان نمرترسندکه عذاب بر انهانازل شود سپس این آیه را تقلا ت فرم د 29 سوره 14 مگر انکسانرا ندیدی که نعمت خدا را ناسپاسی تغییر دادند  و قوم خویشرابدوزخ که سرای هلاکت است در اوردندسپس فرمود ما هستیم ان نعمتی که خدا بندگانش انعام فرمود هر که در روز قیامت کامیاب شود بوسیله ما است  توضیح تغییر نعمت ب ناسپاسی اینستکه بجای شکر و سپاسگزاری از نعمت کفران
به امید روزنه ای در تنگنای تونل زمان پیش میرفتم
غافل از اینکه اندک اندک از روزنه دور میشدم...
و هر تونلی،پایانی دارد...
حال، غرق در روشنایی و شناور در تاریکی ام...
همچنان روزنه همانجا باقیست
و همچنان من به پیش رانده می شوم
مقصد کجاست؟ نمیدانم!
اما میدانم
در هر نفس از غلیان احساساتم
روزنه یِ نابِ بربادرفته ایست... که تنهایم نگذاشت :)
الان چند روزه بدون اینترنت سر میکنیم. واقعا ضرر بزرگی. عادت کردیم تمام کارهایمان آنلاین شده است. دیروز برای ارسال مدارک از فکس استفاده کردم.
به یقین میگم کسب وکارهای اینترنتی ایران در روز بالاتر از 1000میلیارد ضرر میکنند. 
خدا میدونه تا کی این روند رو ادامه میدن. چرا؟ من هم نمیدانم؟ حق دارند؟ نه. دسترسی به اطلاعات آزاد در دنیای امروز حق هر انسانی است. حتی دورترین قبایل در فقیرترین کشورهای آفریقا نیز این حق رو رعایت میکنند.
اگر ادامه پیدا کند چک
خیلی وقت بود که راحت می‌خوابیدم. و به قول ملت خواب نمی‌دیدم. چندین سال(البته درستش اینه که خواب‌هام رو یادم نمیموند)
اما ده روزه که شب‌هام دیوانه کننده شدن.
اول اینکه خوابم نمی‌بره. هر شب دست کم دو سه ساعت توی رخت خواب تقلا می‌کنم.
بعدشم که خوابم می‌بره تا همون ساعت شیش و هفت، دو سه بار خواب می‌بینم و از خواب می‌پرم. یعنی هر ساعت تقریبا یک‌بار، ساعتی یک خواب، خواب‌های لعنتی مزخرف :|
اوضاعیه خلاصه
به قول مرحوم گلسرخی گیلانی (همیشه یک نفر باید بپا خیزد)زمستان نزدیک است اما حالمان همچنان خوب نیست!
فکر و خیال های یک زندگی آرامی در ذهنم،وجودم مثل یک زنبور به دور لانه خود برای جمع آوری شهد برای آینده اش همچنان میچرخد.
شاید راست گفتند آخرین نسل سوخته دهه شصت ماییم.
شاید مسئله یادگیریه. یاد گرفتن چیزای جدید. اینکه می‌تونم دو ساعت بی‌وقفه علوم‌فنون یا ریاضی بخونم و تست بزنم و خسته نشم، اما اقتصاد بعد از یه ربع خسته‌م می‌کنه. سر کلاس خوبه، همون وقتی که معلم داره درس می‌ده. اما بعد که می‌خوام بشینم بخونمشون، عزا می‌گیرم!
+یه جا نوشته بود: طاقت بیار، پاییز داره تموم می‌شه.
اول با خودم گفتم چه فرقی می‌کنه؟ پاییز با زمستون و تابستون چه فرقی داره وقتی که من همونم و شرایط همونه و همه‌چی همونه؟
اما آره، شاید
گروه شهر زعفران زعفران به عنوان گیاه باستانی در ایران و شهره این روزهای جهان، با خواص درمانی معجزه‌گرانه خود به عنوان برترین و خاص‌ترین گیاه همچنان در رتبه اول گیاهان دارویی قرار دارد.
قرنهاست که کشت و تولید گیاه ارزشمند و استراتژیک زعفران در ایران انجام می‌شود و گرچه کشورهایی همچون اسپانیا، چین و افغانستان در تولید این ادویه گرم رقیب ایران هستند، اما همچنان بهترین و معطرترین زعفران دنیا در خاک ایران کشت و تولید می‌شود و گرچه هنوز هم ا
محمود نامی دوباره دنیا رو تکون داد.
بهترین رمان اجتماعی انسان گرایی به دو زبان فارسی و انگلیسی دنیا اختصاص داده شد به آقای محمود نامی.
محمود نامی در سال 18-2017 بهترین رمان عاشقانه دنیا رو به خودش اختصاص داده بود که داور ها همه مبحوط رمان او شده بودند.
و امسال هم داور ها رو بد جور به گریه انداخت .
او داستان زندگی خودش رو و کمی از تخیلاتش رو به رمانش افزود و به دو زبان فارسی و انگلیسی تحویل داد .
تا به حال کتاب (زندگی نه قشنگ نه بد) 322,069,000 تومان به فروش
کل عمرم ادعا کردم
همش آرمان هایم را شعار کردم 
وبلند بلند به خودم نسبت دادم
 
آیا همه ی آن حرف هایم شعار بود؟؟؟ 
آیا همچنان موافقی که گمنامی خوش نامیست؟؟؟
آیا همچنان موافقی که سرمایه دار نسبت به تهی دست حقی باید ادا کند؟؟؟
آیا همچنان از بانکداری غیر اسلامی شاکی هستی؟؟؟
آیا دوست نداری که سرمایه دار شوی؟؟؟
مگر تصمیم نگرفتی که سخت کار کنی تا به اهداف برسی؟؟؟ 
مگر آسایش در راه غیر را سه طلاقه نکرده بود؟؟؟ 
این هم گود بسم الله، چرا ترسیدی؟؟؟ 
چه
.روزها می‌گذشت و من همچنان منتظر بودم، تا این که یک روز به زن‌هایی فکر کردم که این‌گونه فکرشان و زندگی‌شان را نابود کرده بودند. زن‌هایی که ماه‌ها و سال‌ها چشم به راه نامه‌ای مانده بودند، اما سرانجام هیچ‌کس برایشان نامه‌ای نفرستاده بود. خودم را تصور کردم که سال‌های زیادی گذشته است، موهایم دیگر سفید شده‌اند و من همچنان منتظرم. سپس فکر کردم که نباید این کار را انجام دهم، بنابراین از آن روز به بعد نرفتم که آنجا بنشینم و انتظار بکشم.
کانن
امروز سری G7 X را با یک دوربین جدید بروز و محصولی مخصوص ولاگرها به‌روز
کرد. دوربین کانن G7 X III شباهت زیادی به نسل قبلی خود دارد و همچنان یک
لنز ۲۴-۱۰۰ میلی‌متر با دیفراگم f/1.8-2.8 دارد. سنسور دوربین نیز همچنان
یک اینچی است و رزولوشن ۲۰ مگاپیکسلی دارد اما جدا از این موارد، برخی
ویژگی‌های نرم‌افزاری به این دوربین اضافه شده که یوتوبرها را بیشتر از همه
خوشحال می‌کند.
ادامه مطلب
فکر می‌کنم فضایی که در اون زندگی می‌کنم هم در این قضیه بی تاثیر نباشه.
اتاق من همچنان یک فضای تمام کنکوری داره!
قفسه کتابهام پر کتاب تسته. هر کشو یا کمدی رو باز می‌کنم ازش جزوه و دفترچه آزمون میزنه بیرون!
دیوار های اتاقم هم همچنان پر یادداشت و خلاصه ست.
10 ترفند بازی GTA V – جی تی ای 5
 
در این مطلب قصد داریم که 10 ترفند آموزشی بازی جی تی ای 5 – GTA V را به برای شما قرار دهیم که اگر این 10 ترفند را در بازی GTA 5 رعایت کنید مطمئنا شانس بیشتری برای موفق بودن در بازی خواهید داشت.
بازی جی تی ای 5 یا GTA V به عنوان یکی از بهترین بازی های سال 2013 معرفی شد با وجود اینکه 5 سال از زمان انتشار این بازی گذشته است اما همچنان در بعضی از مواقع بازی GTA V در صدر جدول فروش ماهانه قرار می گیرد.
بازی جی تی ای 5 همچنان در صدر جدول پرفرو
بعضی‌هام خیلی عجیبن. یه خانمی هست که هر چند هفته یک بار میاد درمانگاه. خیلی وقته دنبال کارای طلاقشه، وقتی هم میاد سفره‌ی دلشو واسه‌ی ما باز می‌کنه. اما همممیشه با شوهرش میاد دکتر. امروز گفت که همین امروز حکم طلاقشون اومده. فکر کنین رفتن دادگاه حکم طلاق رو گرفتن و به‌جای اینکه برن دفتر طلاق، شوهرش گفته بیا یه دکتر هم ببرمت، بعد میریم طلاق می‌گیریم
امشب شب خیلی مهمیه.
من و آقای محترم کل امسال رو منتظر امشب بودیم تا دعا کنیم.
اگر سال های قبل به این اعتقاد داشتم که شب سال نو سرنوشتم ساخته میشه، حدود یک سالی هست که نظرم عوض شده.
در این شب عزیر از خدا می خوام که خیر و صلاحشو برام پیش بیاره. الهی آمین.
+فارغ از درجه ی دین داری هر فردی، فکر میکنم نشه با این موضوع جنگید که دعا کردن، به آدم آرامش میده. من روزهای زیادی با خودم در تقلا بودم که منکر همه چیز بشم. منکر دعا کردن و بر آورده شدن آرزوها و .. . راس
از غروب مدام پشت سیستمم بابت ساخت یه وبسایت آکادمیک.
با اینکه سال هاست وبلاگ دارم اما کار کردن با سیستم وبلاگ خارجی ها برام سخت بود!
بعد از ساعت ها تقلا کردن و امتحان کردن سیستم وبلاگ های مختلف، برگشتم به همونی که از ابتدا انتخابش کرده بودم:))
تا رنگش رو تنظیم کنم و قالبش رو در بیارم بیش از نصف روزم رفت اما راضی ام! چون فردا میتونم جلوی یه بخش دیگه از کار تیک بزنم! 
+فقط چه حیف که بدجنسا نمیذارن آدم دامین خودشو داشته باشه:/ ماهی ۱۵ دلار حدودا میگ
که من نمیدونم براش چیکار کنم
به افکار مثبت رو بهش نشون میدم
باهاش حرف میزنم
اما ایشون فقط دارن به حسرتاشون نگاه میکنن
و صدایی هم جز صدای گریه ی خودشون نمیشنون
انگار که دیوونه شده باشه دور از جونش
انگار داره تقلا میکنه و داد و بیدادی راه انداخته که بیا و ببین
چطور بهش توجه کنم که آروم بگیره؟ چطوری نوازشش کنم که احساسم کنه؟ چطوری آرومش کنم؟چطور باهاش حرف بزنم که صدامو بشنوه؟ اگه یه لحظه بهم فرصت بده با صدای فوق ملایم و آرومی بهش میگم دوستش دارم
نگاهی پر از خستگی
به تمام خستگی های آخر هفته روی میز
کلی کار عقب مانده
کلی برگه و خط خطی و مداد و خلاصه ..
یه اتاق بهم ریخته !
همچنان افسرده ولی ساکت تر !
همچنان بهم ریخته ولی پر احتیاط تر !
رک بگویم
برگشتنم را دوست ندارم
دوباره شروع کردن به نوشتن را دوست ندارم
حس میکنم اینجا محدود شده..
کاش میشد یک سری چیز ها را حل کرد
یک سری حرف ها را پس گرفت
یک سری حرف ها را پس داد !
تمام مطالب قدیمی را میخوانم و اگر خوب بود میگذارم باشد..
کمی طول میکشد ولی تمام م
امیدورام بتونم سالم و سلیم الصدر بارت بیارم.
نه ولی من چطور می تونم!
منی که هیچ وقت تکلیفم روشن نبود از شدت کور چشمی و کور دلی...
امیدوارم خدا سلیم الصدر بارت بیاره و بعد به عشقی کام دلت رو بگشاید که عشق بالا دستش فقط عشق خودش باشه که به ائنم برسوندت با این عشق ...
به عشق رسیدی درکش کنی ان شاءالله
عشق برات اتفاق بیافته ان شاءالله
اونقدر سلیم الصدر و دریا دل باشی که عشق بیاد سمتت و درکش کنی
و معشوق که عاشقت شده هم همینقدر و بلکه بیشتر سلیم الصدر و در
من نمیدونستم کی هستم چی میخوام خودمو گم کرده بودم من آدم سالمی نبودم و نمیدونستم اینو. 
 نمیدونستم جای گند کشیدن به روح و ارزش ها و زندگیم باید بگردم خودمو پیدا کنم نه که برم تو باتلاق. 
اما رفتم تو قعر باتلاق بعد دیگه تقلا کردم خودمو ازش بکشم بیرون. 
اما بیرونش روبرو شدن با اینکه خودم چی میخوام بود و من خودمو نمیشناختم.
 من همیشه تنهام و همیشه تنها میمونم پس بهتره خودمو بشناسم و دیگه وارد باتلاق دیگه ای نشم.
پایگاه تحلیلی خبری بانک و صنعت، مدیرعامل کارگزاری بورس بیمه ایران با تاکید بر اینکه بازار سرمایه کشور پتانسیل بالایی برای رشد دارد، گفت: قیمت سهام شرکت های حاضر در بازار سرمایه متناسب با افزایش قیمت دلار و تورم سال گذشته و همچنین تورم پیش‌‎بینی‌شده برای سال 98 ، رشد نکرده و بورس همچنان ظرفیت بازدهی بالایی دارد.

متن کامل خبر: بازار سرمایه همچنان در مسیر رشد
مدتی بود که خواب پرواز میدیدم در منطقه ی خونه ی قبلیمون قدم می زدم که دعوا وآشوبی به پا بود خیابان سرازیری بود و میخواستند به من آسیب برسونند که من تقلا میکردم که پرواز کنم یعنی تا حدی میپریدم که به من آسیبی نزنند و شبهایی بود که در شهری که پدرومادرم اهل اونجا هستند من از خونه ی فامیلمون که تا خیابون اصلی فاصله داشت ویک سگ درنده هم اونجا بود ویک جنگل وسیع در پشتش،من سبکبال ولی با ترس پرواز میکردم وشبهایی خواب میدیدم که از بالکن خونه ی مادربزر
امیدورام بتونم سالم و سلیم الصدر بارت بیارم.
نه ولی من تنهایی چطور می تونم!
منی که خیلی جاها هنوز حب و بغض هام الهی نشده، هنوز...
امیدوارم خدا سلیم الصدر بارت بیاره و بعد به عشقی کام دلت رو بگشاید که عشق بالا دستش فقط عشق خودش باشه که به اونم برسوندت با این عشق ...
به عشق رسیدی درکش کنی ان شاءالله
عشق برات اتفاق بیافته ان شاءالله
اونقدر سلیم الصدر و دریا دل باشی که عشق بیاد سمتت و درکش کنی
و معشوقت که عاشقتم شده هم همینقدر و بلکه بیشتر سلیم الصدر و
همیشه بی تو در این قلب خسته غوغا بودهمیشه سهم دلم حسرت و تمنا بودهزار سال به دنبال عشق میگشتمتو عشق بودی و جان بی تو در تقلا بودتو را ندیدم از آغاز و راه گم کردمتو را ندیدم و این تلخ، زهر دنیا بودتو را ندیدم از آغاز و قلب می پنداشتکه بی تو در خطرِ مرگ و عشق، تنها بودنه! جانِ بی تو از عالم، امید خیر نداشتو ناامید از اعجاز صبحِ فردا بودخنک نسیم بهشتی که بازگشتی بازو بازگشتنت آغاز حسرت ما بودنشسته ام به تماشای تو ولی هیهاتکه سهم این منِ تنها فقط تم
انقدر اوضاع روحی روانیم متغیره خودم دیگه از تعجب شاخ درآوردم! یه لحظه اونقدر انرژی دارم که خسته و کوفته از 6 و نیم صبح بیدارم و بدون اینکه بخوابم پامیشم ورزشم میکنم و کلی انرژی دارم و امیدوار به آینده و هدف و  یه تف تو گور همه ی عالم و انرژی منفی هاشون میگم! یا یه لحظه بعد انقدر بدبختی هام بزرگ میشه و به چشمم میاد که غم و حرص و عصبانیت عالم میریزه تو دلم و بغضم میشکنه و بدبخت تر از من دیگه انگار وجود نداره! 
اینا قشنگ داد میزنه افسرده ام و منی که
انقدر اوضاع روحی روانیم متغیره خودم دیگه از تعجب شاخ درآوردم! یه لحظه اونقدر انرژی دارم که خسته و کوفته از 6 و نیم صبح بیدارم و بدون اینکه بخوابم پامیشم ورزشم میکنم و کلی انرژی دارم و امیدوار به آینده و هدف و  یه تف تو گور همه ی عالم و انرژی منفی هاشون میگم! یا یه لحظه بعد انقدر بدبختی هام بزرگ میشه و به چشمم میاد که غم و حرص و عصبانیت عالم میریزه تو دلم و بغضم میشکنه و بدبخت تر از من دیگه انگار وجود نداره! 
اینا قشنگ داد میزنه افسرده ام و منی که
من انسان را از گل آفریدم، ولی از روح خود نیز در او دمیدم.
من انسان را پر وبال ندادم، ولی وی را اشرف مخلوقات دانستم.
من جهنم را آفریده بودم، ولی انسان را در بهشت قرار دادم.
من درختی ممنوعه ساختم، اما استفاده از دیگر درختان را آزاد گذاشتم.
من شیطان را آفریده بودم، اما توانایی نه گفتن را به او داده بودم.
انسان با خوردن سیب ممنوعه دلم را شکست، اما از آنها دلسرد نشدم.
من انسانها را از بهشت بیرون کردم،اما از درگاه ام بیرون نکردم.
من انسان را تنها به زم
رشد کودک : 4 تا 7 ماهگی
کودکان در این سن همچنان به رشد سریع ادامه می‌دهند، رشد در اندازه‌ی بدن، مهارت‌های فیزیکی و توانایی ارتباط با جهان پیرامون خود. بسیاری از مهارت‌های جدیدی که می‌آموزند می‌تواند برای خوردن غذاهای سفت‌تر و جامد به کار آن‌ها بیایید. در واقع در این زمان یا طی چند ماه دیگر، کودک شما برای اولین بار می‌تواند طعم غذایی به جز شیر مادر یا شیر خشک را بچشد. البته همچنان اصلی‌ترین غذای کودک، شیر است اما او کم‌کم می‌تواند بسیار
#خداجانم
بهار بوسه های زندگی بخش توست
که بر پیشانی دل می نشیند.
ما را ببوس
همچنان که شاخه های جوان درختان را می بوسی.
در ما بِدَم
همچنان که در هوای این روزها دمیده ای
در دلهای مجروحمان 
جوانه بزن ودر ما سبز شو
چه فایده که آب و خاک 
از نفس بهاران حیاتی تازه یابند
و ما همچنان در بند زندگی های خود اسیر باشیم
"همای اوج سعادت" ،نظر لطف باری است که تو بر ما می کنی
نظر لطفت را از ما دریغ مکن
@qasedakekhoda
پنج راه ساده برای کسب درآمد اینترنتی
در این گزارش، پنج راه برای کسب درآمد آنلاین که نیازی به صرف زمان زیاد و کاهش برنامه های روزمره ندارند را به شما معرفی خواهیم کرد.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، همچنان که مردم به تقلا زدن در رکود اقتصادی جهانی ادامه می دهند، افکاری هم برای کسب درآمد اضافی به طور دائم از مغز انسان ها عبور می کنند. البته، شما برای افزایش درآمد ماهانه ی خود، می توانید روی اضافه کار و یا یک شغل دوم حساب باز کنید.
وضعیت پوشه پیام‌های تبلیغاتی من در این دوروزه:فون‌پی آماده خدمت‌رسانی به شماست. استودیو چارخونه در دسترس است. با وجود مشکلات اینترنت بلیط خود را از مستربلیط بگیرید. اسنپ در خدمت شماست. چیلیوری آماده خدمت‌رسانی به شماست. سایت علی‌بابا باز است.دسترسی به خدمات تلویزیون اینترنتی لنز همچنان بدون وقفه ادامه دارد.آیو همچنان برای شما لحظات شیرین و مفرحی را ایجاد می کند. [هشتگ مسدودسازی اینترنت]__________پ.ن: قطعی اینترنت باعث شد یه نگاهی به اینج
تجربه‌ انتقال علی انصاریان و علیرضا نیکبخت واحدی نشون داد جنجال و تقلا برای در صدر و صحنه موندن و تصویه حساب‌های نابخردانه حکایت همون فردیه که می‌زنه بچه‌اش رو می‌کشه تا ماتحت همسایه بسوزه. حالا هم ظاهرا گادوین منشا یادش رفته که بعد بازی با الدحیل تو یک چهارم نهایی جام باشگاهای آسیا و اون کامبک بیادماندنی عکسش رفت رو پروفایل شبکه‌ اجتماعی خیلی از ما هوادارها و همون‌جا هم موند. البته شاید هم براش مهم نیست! خلاصه هر چی هست فقط یکی به گوشش
مدتی است که پیامکی تحت عنوان سهمیه‌بندی بنزین برای برخی مشترکان ارسال می‌شود و علی رغم اطلاع‌رسانی‌های صورت گرفته همچنان افرادی هستند که فریب این پیام را می‌خورند و اقدام به واریز وجه برای افراد کلاه‌بردار می‌کنند. /ایسنا
@IrNews_24
مشاهده مطلب در کانال
محمود نامی دوباره دنیا رو تکون داد.
بهترین رمان اجتماعی انسان گرایی به دو زبان فارسی و انگلیسی دنیا اختصاص داده شد به آقای محمود نامی.
محمود نامی در سال 18-2017 بهترین رمان عاشقانه دنیا رو به خودش اختصاص داده بود که داور ها همه مبحوط رمان او شده بودند.
و امسال هم داور ها رو بد جور به گریه انداخت .
او داستان زندگی خودش رو و کمی از تخیلاتش رو به رمانش افزود و به دو زبان فارسی و انگلیسی تحویل داد .
تا به حال کتاب (زندگی نه قشنگ نه بد) 322,069,000 تومان به فروش
صد و بیست نظر منتظر تایید...
و من همچنان قصد جواب دادن و تایید کردنشان را ندارم...
قصد دارم ها...
ولی باسن مبارک کمی تنبلی میکند!
چند روزیست به خانه ی پدری برگشته ام ، آن هم از سر بی میلی و اجبار...
اجبارِ کارهای اداری خودم و اجبار به تخلیه ی اتاق خوابم چون چند وقت دیگر اسباب کشی است...
بله...
مامان و بابا بالاخره بعد از N سال خانه را تغییر دادند...
من بعد از هفت سال فارغ التحصیل شدم...
اصلا شک دارم بخواهم به نوشتن اینجا ادامه دهم...
چند وقتیست در ذهنم آرزوه
اگر همچنان در گذشته باقی بمانیم و همچنان افسوس بخوریم و یا حتی مغرور گذشته باشیم، قطعا ره به جایی نخواهیم برد. زندگی مانند رود در حال حرکت است و باز نخواهد ایستاد. ما نباید نگاهمان به گذشته باشد. گذشته گذشته است. خوب یا بد دیگر بر نمی گردد. ولی آینده از آن ماست. اگر بتوانیم به خوبی برنامه بریزیم و برای آینده مان خوب فکر کنیم، قطعا دچار پشیمانی کمتری می شویم. 
 
ولی برنامه ریزی باید تا حد ممکن واقع گرایانه باشد. بر اساس داشته ها و پله به پله
 
می ت
در زمینه ی اکسپت ریکوئست دانش آموزانم در اینستا سختگیری ندارم و من هم فالوشان میکنم. ادا بازیهایشان را لایک میکنم و تولدهای خودشان و دوستان ندیده اشان را تبریک میگویم و خلاصه وفادار به این فالو می مانم. چندی پیش متوجه شدم که برخی از شاگردانم مرا آنفالو کرده اند. نمیدانم از کی و این در حالی است که من همچنان به لایک زدنهایم همچنان وفادارانه ادامه میدادم. خنده ام گرفته بود. یک خسته نباشید به خودم گفتم و این روزها مشغول آنفالو کردن همانها هستم
+ ا
نمیدونم چرا همیشه نزدیکای امتحانا حالم طوری میشه که تو وضعیت خطیری قرار دارم و نیاز دارم بیشتر با خودم خلوت کنم و به خودم بپردازم ولی اونقدر پروژه ریز و درشت رو سرم ریخته که غمگین و کش اومده و ناامید تسلیم میشم،خود مظلوممو میزارم تو کمد و درشم میبندم تا بعد امتحانات.حس مزرعه داری رو دارم که دقیقا چند روز مونده به برداشت محصول یه گردباد لعنتی اومده و کل تلاش چند ماهشو نابود کرده..حالا که این سه ماه اینقدرر تقلا کردم و زور زدم که خودمو بکشم بال
 چرا بچه ها در مدرسه مشکل دارند؟


بچه ها به دلایل زیادی در مدرسه تقلا می کنند.با این حال والدین و معلمان باید به معلول ها توجه کنند نه به علت ها


اغلب به دانش آموزی که مشکل دارد به صورت فردی تنبل،بی تفاوت و حتی
فردی
ادامه مطلب
سعی کرد پتو را محکمتر دور خودش بپیچد. سرما ریز ریز از فاصله‌ی پتو و تشک رد می‌شد و این اصلا خوب نبود. آدم‌ها می‌توانند از سحرخیزی بیزار باشند و همچنان آدم‌های خوبی محسوب شوند. صدای به هم خوردن لیوان‌ها، ریختن چای و بریدن نان‌ها با قیچی آشپزخانه آدم را راضی می‌کند از زیر پتو بیرون بیاید. بیرون آمد. دست گرفت به دیوار. هر قدر هم جای همه چیز را از حفظ باشد، هر قدر هم خانه‌ی خود آدم باشد، بالاخره باید گیجی دم صبح را جدی گرفت. از چارچوب در رد شد.
ابو ابراهیم سمرقندی ما را خبر داد، گفت: به جناب منصور گفتم: مراد خداوند از اینکه فرموده الف لام میم چیست؟! فرمود: آن مانند سخن یکی از شماست هنگامی که با بلندگو سخن می گوید، پس پیش از آنکه سخن خود را آغاز کند می گوید: ❗️یک دو سه❗️ تا بداند که صدا می رسد و تا شنونده سکوت و توجه کند!... 
مناهج الرسول صفحه 43
‼️آری! اینست علامه تقلبی کسی که مریدانش دشمنان اورا حرامزاده میدانند... کسی که در منجلاب جهل گیر افتاده و تقلا میکند
اشارتی باشد برای عاقلان و
کوین گردی (Kevin Grady) رئیس شرکت Phoenix Futures and Options :در حال حاضر وضعیت بازار چندان خوب نیست، اما من همچنان نسبت به روند آینده اونس طلای جهانی خوش‌بین هستم، به خصوص که هنوز اخبار زیادی مانده که انتشار آن‌ها می‌تواند از بازار حمایت کند. بانک‌های مرکزی بزرگ دنیا همچنان به دنبال کاهش نرخ بهره هستند و این خبر خوبی برای اونس طلای جهانی است.
ادامه مطلب
سرایشی از مشیری
پرکن پیاله را کاین آب آتشین دیریست ره به حال خرابم نمی برد این جامها که در پی هم می شود تهی دریای آتش است که ریزم به کام خویش گرداب می رباید و آبم نمی برد

..... من با سمند سرکش و جادویی شراب تا بیکران عالم پندار رفته ام تا دشت پر ستارة اندیشه های ژرف تا مرز ناشناختة مرگ و زندگی تا کوچه باغ خاطره های گریز پا تا شهر یادها دیگر شرابم جز تا کنار بستر خوابم نمی برد پر کن پیاله راهان ای عقاب عشق از اوج قله های مه آلوده دور دست پرواز کن به
مذاکرات یوونتوس و منچسترسیتی بر سر ژائو کانسلو همچنان به بن بست خورده است. 



به گزارش جانلوکا دی مارتزیو ، در مورد ژائو کانسلو ،
داستان کمی پیچیده شده است. منچسترسیتی همچنان اصرار دارد که در ازای
انتقال ، دنیلو را هم به تورین بفرستد اما تا این لحظه یوونتوس رضایت نداده و
تنها ۶۰ میلیون یورو پول نقد می خواهد.

لازم به ذکر است که رومئو آگرستی ،
خبرنگار نزدیک به باشگاه یوونتوس تاکید می کند دلیل فروش کانسلو به هیچ وجه
مالی نیست، بلکه سران بیان
فکر میکردم این حالت روحی بد مال پی ام اس باشه ولی پی ام اس هم تموم شد و من همچنان...
از شدت تنهایی کل کانتکتای گوشم رو بالا و پایین کردم ولی کسی رو پیدا نکردم که بتونم حتی باهاش تماس بگیرم. 
گزینه انتخابی اخر: مامانبزرگ بود!!! و جالبه که اونم جواب نداد:))))))
از ۹:۳۰ صبح که بلند شدم تا همین الان که ساعت ۸ هست و دیگه داره شب میشه یا غذا درست کردم یا تی وی دیدم یا پای نت بودم و اینستا و وبلاگ خونی کردم یه چند دقیقه ای هم پاشدم با دو تا اهنگ در پیت قر دادم!
ه
بسم الله الرحمن الرحیم
همه چیز از یه کلیک اضافه شروع شد. یه کلیک که عکسا رو روی نقشه نشون می داد. نشون می داد که تو هر لوکیشنی چندتا عکس داری؛ بعد دل من راهی شد با نقشه... رفت کربلا، رفت نجف، رفت وان، رفت استانبول... بعد هی رفت و رفت و رفت و رفت و ... (چقدر طولانی بود) تا رسید به نیویورک؛ به فیلادلفیا... 
یه فاصله آبی رنگ خیلی بزرگ بینمون بود... یه فاصله ای که وحشت انداخت توی دلم... به خودم اومدم دیدم اشکام داره از چشمام می جوشه...
 
پ.ن: کافیه کمی قبلترش نش
1-تاریخ اکران قسمت دوم انیمیشن منجمد 2    :  27نوامبر 2019
میتوانید ثانیه شمار میلادی تا اکران این انیمیشن را در اینجا مشاهده کنید.
 
 2-کریستین بل و ایدنا منزل همچنان نقش گویندگان اصلی را دارند
 
3-السا نمیمیره ( حداقل نه برای همیشه!)
 
4-جنیفر لی همچنان کارگردانی قسمت دوم را بر عهده دارد
 
5-السا لباس جدیدی میبپوشد :|
 
6-اولاف دوست دختر پیدا میکند!
... در قلمرو زحمت یا تقلا، هدف رفع نیازهای زیستی، زنده بودن
و یک نوع آسایش اولیه زیستی است. تقلا و زحمت از دیدگاه آرنت آغاز و پایان ندارد،
یک نوع فعالیت تکراری است. انسان ها در این قلمرو مانند حیوانات تابع ضرورت های
زیستی یا طبیعی هستند. شاید به همین دلیل، دیدن صحنه آشغال گردی یک انسان برای ما
تأثر برانگیز است؛ انسانی که در میان آشغال ها به دنبال رفع ابتدایی ترین نیاز
زیستی خود می باشد. همه ما نسبتا بیش و کم در این قلمرو بوده و هستیم. انسان در
قل
هرگز سعی نکنید با قاشق فلزی غذای سوخته و چسبیده به قابلمه را تمیز کنید؛ چرا که تنها به وسایل خود آسیب می زنید. در سوختگی شدید قابلمه که با شستن سیاهی قابلمه بر طرف نمی شود و همچنان غذای سوخته کف آن چسبیده است
در سوختگی شدید قابلمه که با شستن سیاهی قابلمه بر طرف نمی شود و همچنان غذای سوخته کف آن چسبیده است، برای تمیز کردن قابلمه سوخته مقدار زیادی جوش شیرین روی غذای سوخته ریخته و آب را تا حدی اضافه کنید که جوش شیرین خیس شود. چند ساعت صبر کنید و سپ
آیا می‎دانید جهان در نظر من چیست؟ آیا آن را در آینه خویش به شما نشان خواهم داد؟ این جهان هیولایی از کارمایه (انرژی) است، بی‎آغاز و بی‎انجام، یک انبوه محکم و آهنین از نیرو که بزرگترین و کوچکترین نمی‎شود، که خود را به مصرف نمی‎رساند، بلکه تنها خود را دگرگون می‎سازد. در کل اندازه‎ای دگرگون‎ناپذیر دارد، موجودی خانه‎اش نه خرج می‎شود و نه هرز می‎رود، اما نیز بر درآمدش افزوده نمی‎شود، محصور در حصار «هیچی» است. نه چیزی محوشدنی و هدررفنی است،
همچنان و همچنان من با ساعت خوابم مشکل دارم.جمعه میخواییم با تور بریم شمال و من استرس کلاس شنبه رو دارم.شنبه هم که کلاس من بسیار ناجور و فشرده و طولانیه.
دیگه این اشتباه رو نمیکنم.درس و زندگیم خیلی مهم تره.تفریح همیشه هست.حتی هرشب تقریبا داریم با دوستامون میریم بیرون و من اینو اصلا دوس ندارم.
از چاقی ِ لعنتی متنفررررررمممم چرا من نیمتونم لاغر شم و لاغر بمونم؟ خدایا کمک.باید بتونم.دلم میخواد تیپ بزنم.خفن انگیزناک.
ریاضی فیزیک رو به کل یادم رفته.
ما اندام‌هایی در بدن‌مان داریم که مطمئنا زندگی را برای‌مان راحت‌تر می‌کنند، اما بدون آن‌ها نیز بدن‌مان همچنان عملکرد خودش را خواهد داشت.
یکی از ریه‌ها
شما برای نفس کشیدن حداقل به یکی از ریه‌های‌تان نیاز دارید و اگر لازم شود یک ریه را می‌توان برای درمان سرطان ریه یا سل یا هر بیماری دیگری برداشت. نفس کشیدن با یک ریه سخت‌تر می‌شود، اما همچنان ممکن است. بیماری که یکی از ریه‌هایش برداشته می‌شود، حدود ۳۵ درصد از حجم هوایی که در یک ثانیه ب
تعطیلی مدارس قزوین 28 بهمن 98 در نوبت عصر:
به گزارش خبرینو به نقل از گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از قزوین در رابطه با تعطیلی مدارس قزوین 28 بهمن 98 ، مؤمنی مدیر روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان گفت: علیرغم بارش برف در تمامی نقاط استان قزوین، مدارس نوبت عصر استان همچنان دایر است.
بارش برف از ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه صبح امروز در استان قزوین آغاز شده است و همچنان ادامه دارد.
 
 
 
منبع: سایت خبری خبرینو
 
 
:: پیامک ملی ایران همچنان در دسترس است ::
 
بهترین راه ارتباط با مخاطبین از طریق سامانه ارسال *SMS*
 
واحد پیامدهی پیامک ملی ایران همچنان از طریق لینک زیر در دسترس است:
http://www.10001818.com
 
مشاوره تلفنی رایگان:
09159111320
 
تلفن های تماس:
05133759128
09033759128
 
ثبت نام پیامکی:
ارسال عبارت "SMS"
به شماره 10001818
چندوقتیه همه‌چیو انداختم به تعویق. هزارتا کار دارم و یک‌هزارمشم انجام نمیدم. بعد کلافه میشم و با عمق وجود میفهمم آدمیزاد به کار و تقلا زنده‌س. ولی بازم همه‌چیو میندازم به تعویق. به فردا و پس‌فرداها. مثل توپی که شوت میکنی جلو و میدونی توی راهی که داری میری ده دقیقه بعد بازم توپه‌ رو میبینی.
تولد مامان کی بود؟ از همون زمان خواسته براش نامه بنویسم. اینقدر که نوشته‌هامو دوست داره، اینقدر که نامه دوست داره، اینقدر که من برا هر جایی و راجع‌به ه
چندوقتیه همه‌چیو انداختم به تعویق. هزارتا کار دارم و یک‌هزارمشم انجام نمیدم. بعد کلافه میشم و با عمق وجود میفهمم آدمیزاد به کار و تقلا زنده‌س. ولی بازم همه‌چیو میندازم به تعویق. به فردا و پس‌فرداها. مثل توپی که شوت میکنی جلو و میدونی توی راهی که داری میری ده دقیقه بعد بازم توپه‌ رو میبینی.
تولد مامان کی بود؟ از همون زمان خواسته براش نامه بنویسم. اینقدر که نوشته‌هامو دوست داره، اینقدر که نامه دوست داره، اینقدر که من برا هر جایی و راجع‌به ه
نمیدانم امشب 24 سال را پر میکنم یا تازه میروم توی 24. هرچه که هست، دارد زیاد می‌شود! و شاید یک روز به درد بخور هم تویش پیدا نشود. حتی روزهایی که فکر میکردم خوب گذشته و حتی شاید مِن بعد هم.
لکن خوشبختانه طرف حساب، کسی است که چرتکه حساب و کتابش با ما خیلی فرق می‌کند. هیچ چیز هم در چنته نداشته باشی، با یک حسن ظن و امید به رحمتش، زمین و زمان را محض این معرفت به هم می‌زند. 
بروی در خانه اش و نفْست را بزنی زمین؛ امیدت را بگذاری روی کرم و فضل مولا و نه تقلا
نمیدانم امشب 24 سال را پر میکنم یا تازه میروم توی 24. هرچی که هست، دارد زیاد می‌شود! و شاید یک روز به درد بخور هم تویش پیدا نشود. حتی روزهایی که فکر میکردم خوب گذشته و حتی شاید مِن بعد هم.
لکن خوشبختانه طرف حساب، کسی است که چرتکه حساب و کتابش با ما خیلی فرق می‌کند. هیچ چیز هم در چنته نداشته باشی، با یک حسن ظن و امید به رحمتش، زمین و زمان را محض این معرفت به هم می‌زند. 
بروی در خانه اش و نفْست را بزنی زمین؛ امیدت را بگذاری روی کرم و فضل مولا و نه تقلا
قاسم میگف چرا پست نمیذارم :)
این گیر دادناش برای پست نوشتن باعث میشه انگیزم برای نوشتن بیشتر شه!
خوابگا درست شد! بازم پیش بچه هام!و بچه ها سال اخرشونه! و میرن!
مهرزاد به شدت داره تی پی او میزنه واسه تافل!و میخواد بره سمت اروپا!داشتم با تمام وجود تقلا میکردم اون سمتی نره!نمیدونم یه لحظه به این فکر کردم که داره میره بغضم گرف اصن!
شایان که هم جی ار ای شو داده هم تافلشو و رفتنیه! ولی خوبیه شایان اینه که سمت کانادا امریکاس!و اونقدرا دیدنش محال مطلق‌نی
پکیجی که قصد خرید آن را دارید یک کسب و کار حرفه ای است. کسب و کاری که می تواند مخارج زندگی شما به طور جدی تامین کند… با انجام این روش آموزشی باید خودتان را برای زندگی بهتر آماده کنید. در روز حدود ۲۰۰ نفر به سایت من مراجعه می کنند و شاید از این ۲۰۰ نفر فقط ۳ نفر پکیج آموزشی تجارت آنلاین را تهیه کنند! میبینیم که ۱۹۷ نفر به خاطر باور غلط هنوز از پکیج آموزشی ما استفاده نکرده اند و آن ۳ نفر همان افرادی هستند که ریسک پذیر بودند و نتیجه مطلوب از پکیج را
همیشه بی تو در این قلب خسته غوغا بودهمیشه سهم دلم حسرت و تمنا بودهزار سال به دنبال عشق میگشتمتو عشق بودی و جان بی تو در تقلا بودتو را ندیدم از آغاز و راه گم کردمتو را ندیدم و این تلخ، زهر دنیا بودتو را ندیدم از آغاز و قلب می پنداشتکه بی تو در خطرِ مرگ و عشق، تنها بودنه! جانِ بی تو از عالم، امید خیر نداشتو ناامید از اعجاز صبحِ فردا بودخنک نسیم بهشتی که بازگشتی بازو بازگشتنت آغاز حسرت ما بودنشسته ام به تماشای تو ولی هیهاتکه سهم این منِ تنها فقط تم
با خودم فکر میکنم که اگه من، دو سال و نیم پیش، ازدواج نکرده بودم و همچنان مجرد بودم، الان داشتم چیکار میکردم؟ برای زندگیم چه برنامه ای داشتم؟ یعنی هنوز داشتم توی یکی از خوابگاه های شهر تهران، به زندگی دانشجوییم ادامه میدادم؟ از شرایطم راضی بودم؟ هنوز به ادامه تحصیل خارج از ایران فکر میکردم؟ از اینکه هنوز مجرد بودم رضایت داشتم؟
واقعیتش اینه که دلم برای تهران و زندگی خوابگاهیم توی تهران تنگ شده، مدام توی ذهنم از اون دوران یاد میکنم ولی مطمئن
خب من همچنان در حال خوندن هستم صفحه ی ۴۴۱. دیگه گفتم یه استراحتی به مغز بیچارم بدم. احتمالا تا صبح بیدارم. نه عین دیشبا امشب واقعا بیدار میمونم. چقدر خوبه این روزا حالم اینقدر خوبه اختیار خودمو دارم بزور خوابم نمیبره میتونم بیدار بشم چی بود قبلا همش خواب بودم نمیتونستم بیدارشم. چقدر خوبه داروها اثر دارن و من حالم بهتره. پارسال قبل از دکتر رفتنم خیلی حالم بد بود. خیلی اصلا الان که فکر میکنم باورم نمیشه اون روزارو پشت سر گذاشتمو الان اینجام کاش
متن تولیدی:
جنگل بکری بود پر از گیاهان نایاب با درخت های بلند و پر از شکوفه های بهاری خورشید که میتابید گربه نالید خرگوش شنید ممد گرخید ولی گربه و خرگوشی انجا نبود تبسمی  در گوشه ذهن جنگل دفن شده بود جرج روی سنگی که از کنار رودخانه عبور میکرد چمباتمه زد غرق در افکار عمیق خودش بود چیزی به سرعت از جلوی چشمش عبور کرد و ان زنبور کوچکی بود که به دنبال گل ها میگشت پروانه ها تک تک از روی گل ها به پرواز در میامدند جرج به دنبال صدایی دور، به یک کلبه چوبی
من اینجا ، لب دریاچه، جلوی انعکاس ماه روی آب دریاچه، دارم یکی یکی می‌شمرم قدم‌هایی رو که ازش دور شدم.
سایه‌ها هم کم و بیش هستن. پشت درختا، لای بوته‌ها و توی آب سرد دریاچه. سنگینی‌ نگاهشون رو روی خودم حس می‌کنم.صدای زمزمه‌هاشون توی گوشم می‌پیچه.نمی‌دونم ماهیا خوابن یا بیدار. باد می‌وزه و سطح دریاچه‌ رو می‌لرزونه. بوته‌ها و شاخه‌ها خش خش می‌کنن. من هنوز آرومم. به آسمون صاف نگاه می‌کنم. ستاره‌ها مثل همیشه براق و درخشنده راه درست رو نشون
یک وقت هایی میشود که عمیقا میخواهم ناخن هایم را در گوشت بدنش فرو کنم و جوری خط بیندازم که رگه های خون روی پوستش دلبری کند و خورده پوست های کنده شده خون الودش که زیر ناخن هایم مانده عذاب وجدانم را ده برابر کند...میخواهم جوری در گوشش داد بکشم که موهایش سیخ شود و چشمهایش اشک بزند...میخواهم مثل سگ هار دهان کف کرده جوری گازش بگیرم که گوشتش کنده شود و درد کل بدنش را بی حس کند ...میدانید او مرا حرصی میکند..نمیتوانم ببینم اعصابش خراب است نمیخواهم اینطوری
زندگی من چ ارزشی داره اگه به پایان برسه و ظهور امام زمان رو نبینه؟؟نه جدی. چقدر از این میترسم ک بیایی و من آن روز نباشم...
از خاک قبر من رد شو خاک عباتو بتکون...
فکر کن تو Icu یی بعد از ۱۲۰ سال. همه اش بیهوش. ی لحظه هایی ب هوش میای. ب خودت میای میبینی امیدی ب زنده موندن نداری و برای ی لحظه بیشتر زنده موندن تقلا میکنی. دست و پا می‌زنی ی بار ببرنت خونه و رو تختت تو اتاق دراز بکشی، بری زیر پتو و وبلاگ نویسی کنی. اما دکترت اجازه نمیده. خانواده طردت میکنند.چ
1. یه منبع آبه - تهش سوراخ و سرش خالی.
برا پرکردنش باید مرتب و به دفعات آب اورد و توش ریخت؟! یا ابتدا باید سوراخشو بست و علاج کرد؟!
2. به تعبیر عامیانه خودشون صبح تا شب سگ دو میزنند برا تامین آتیه فرزندان و رفاه و آسایششون.
در کنار این تلاش چشمگیر اما توجه چندانی نسبت به تربیت اونها ندارند!!
آیا این جز قصه همون منبع سوراخه است؟!
پیش و بیش از حمایت مالی یا لااقل در کنار حمایت مالی نبایست روش درست زندگی کردن و مدیریت صحیح زندگی رو به فرزندانمون بیاموز
ما می‌دانیم که زندگی نوعی جنگ است اما در برخی از قسمت‌های دنیا چیزی فراتر از جنگ است و در این بخش‌ها انسان‌ها خورده می‌شوند. آیین خوردن انسان از طرف اکثریت جوامع نفرت‌انگیز محسوب می‌شود اما این رسم هنوز زنده است. مناطقی از جهان وجود دارد که خوردن گوشت انسان ریشه در سنت آنها و بخشی از فرهنگشان دارد. خوردن گوشت انسان به دلایل مختلف انجام می‌شود، این دلایل شامل مراسم‌های مذهبی یا حتی نیاز شدید به غذا می‌باشد. این اقدام چه قانونی باشد و چه
ماه می تابد از خم کوچه، چهره ای دائم الوضو داردپینه بر دستهاش و نعلینش اثر وصله و رفو داردمرد تنهاست، مرد غمگین است کمرش از فراق خم شده استساغر شادی اش اگر خالی است باده غم سبو سبو داردضربان صدای او جاریست: با یتیمی به خنده مشغول استسر تقیسم سهم بیت المال با صحابه بگو مگو داردباز امروز بغض نخلستان تا به سرحد انفجار رسید    باز امشب به استناد کمیل، ماه با چاه گفتگو داردکاه گلهای کوچه مرطوبند اشک دیوار را در آورده استناله خانم جوانی که  هرچه د
از غبار بپرس/جان فانته
یک کتاب صمیمی از گشتن ها وبی پولی ها و پول دراوردن ها و پول به باد دادن های یک نویسنده در غربتی خود خواسته. از تقلا برای یافتن ایده ای که بتواند بفروشد ... از سعی برای یافتن تجربه ی زیسته ای که بیارزد! چه نثر شیوایی داشت و چه زبان گرمی . و خط داستانی اوج ها فرود ها به خوبی کنترل میشد تا حدی که میتونم بگم 90 درصد احساسی رو که شخصیت اول تجربه میکرد با خوندن کتاب حس میکردی! وقتی نویسنده می خواست تو رو به خنده و ذوق و شعف وا می داشت
❣روانشناس سوئیسی تعبیرِ جالبی از انسانِ خوشحال دارد که بسیار از 
تعریفِ عادی و معمولِ خوشحالی فاصله دارد
 
بر اساسِ این تعریف، خوشحال بودن یعنی: توانمندیِ بالای ما در شکیبایی و استقامت در برابر سختی ها. 
- خوشحالی یعنی اطمینانی درونی به این که درد و رنج و سختی و بیماری و مرگ جزء لاینفک زندگی ست 
اما هیچ کدام از آنها نمی تواند مرا از پا بیاندازد. 
- خوشحالی یعنی میل به زندگی علی رغم علمِ به فانی بودنِ همه چیز، خوشحالی یعنی در سختی ها لبخند زدن
تو ماجرای امام حسین انقدر زیبایی هست که نخوایم با زور و اجبار توی چشم مردم بکنیم اگر بعد اجبار رو حذف کرده بودیم به نظر من به این نقطه نمیرسیدیم.
هر چیزی که با اجبار به جامعه تحمیل بشه حتی اگر بهترین چیز هم باشه باز از روی لج هم که شده پس زده میشه بنابراین فقط باید میذاشتیم که دل کار خودش رو بکنه، یعنی آسون ترین شیوه! اما بیش از حد تقلا کردیم...
امیدوارم نبینم روزهایی رو که دیگه هیچ عشقی توی قلبمون نمونده باشه...
سلام
حال و احوال؟کیفتون کوکه؟
خب آخرین پستم قبل امروز مربوط میشد به چهارماه قبل وقتی میخواستم برم پادگان.
اون مرحله از زندگیم هم تموم شد رسما و کارت پایان خدمتمو پریروز گرفتم بالاخره :|
رفتم پادگان و کلی هم برا بچه ها شیرینی خریدم و شام املت دادم بهشون :)))
کادریا از همشون پرتوقع تر بودن جز فرماندمون که کلا قبول نکرد.
بعدم سر یه موضوعی یه کادری نگهم داشت گفت نرو...
من ی روز بخاطرش موندم ولی حل نشد و خودم زدم بیرون :| الله اعلم
بعدش هم به مدت یکی دوم
به گزارش روابط عمومی و اطلاع رسانی مدیریت آموزش و پرورش ناحیه دو یزد مدارس استان یزد همچنان تعطیل است و تحصیل دانش آموزان در سامانه شاد ادامه دارد.
عباسعلی دانافر مدیرکل آموزش وپرورش استان یزد:با توجه به روند افزایشی آمار بیماری کرونا ویروس، مدارس استان همچنان تعطیل است.پیش از این احتمالات بر این بود اگر استان یزد با شرایط شهر سفید روبه رو شد تمامی مدارس باز شود. اما اکنون استان یزد در شرایط قرمز است و تا پایان اردیبهشت ماه مدارس باز گشایی
با نگاهی به عملکرد هشتگ هایی که در گذشته از آنها استفاده کرده اید می تواند یک راه عالی برای تصمیم گیری در مورد هشتگ هایی باشد که دوباره در آینده استفاده کنید.
ابزار تحلیلی بومی اینستاگرام Insights برخی از این داده ها را نگه می دارد - می توانید تعداد افراد را بر اساس هشتگ هایی که استفاده کرده اید روی پروفایل شما فرود بیایند:
اگر در یکی از برنامه های پرداخت شده بعدی قرار ندارید ، می توانید از "Hashtag Analytics" متعاقبا نیز برای ردیابی بینش های کلیدی درباره
تمام قدرتش را جمع می‌کند و مشتی روی صورتم می‌نشاند.از کبودی هایم لذت می‌برد.لبخند می‌زند.سرم می‌افتد پایین و قبل از این‌که بدنم به آن ملحق شود،محکم لگد می‌زند به شکم‌ام و از همان‌جا پرت می‌شوم فرسنگ ها آن‌طرف‌تر. صدای  قهقهه می‌پیچد توی گوش هایم.خوشحال است.در هم شکستگی استخوان هایم چهره‌ام را جمع‌ می‌کند توی خودش.پلک هایم را روی چشمانم فشار می‌دهم.صدای خوشحالی‌اش را که می‌شنوم،لبخند می‌زنم.او هم می‌خندد و نزدیک می‌شود.خوشحالی
شاخص کل بورس تهران در آستانه ورود به کانال 400000 واحدی قرار گرفته است. همچنان در دیماه پر نوسان قرار داریم و این نوسانات تا زمان ارسال گزارش های فصلی ادامه خواهد داشت. در حقیقت، این گزارش ها میتوانند ادامه روند بازار را مشخص کنند. اما نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که، خود من انتظار ندارم که گزارش های 9 ماهه خوبی داشته باشیم. البته نه اینکه گزارش ها بد باشند. بلکه چیز خاص و فوق العاده ای هم در گزارش ها نیست. حتی ممکن است که میزان در
همیشه توی زندگی من اتفاقاتی رخ میده که اون رو به دو بخش قبل و بعد از همون اتفاق تقسیم می‌کنه. نکتهٔ مهمی که می‌خوام روش تاکید کنم این هست که این اتفاق ممکنه خیلی زود فراموش یا کمرنگ بشه و صرفا برای چند روز این تغییرِ قبل و بعدی رو احساس کنم. آخرین بار وقتی بود که به‌خاطر حساسیت دارویی نزدیک بود بمیرم، شاید حتی اگر به دادم نمی‌رسیدن هم نمی‌مردم ولی دوست دارم این‌جوری فکر کنم، که نزدیک بود بمیرم؛ چون تاحالا به این شدت برای نفس کشیدن تقلا نکر
آرشیو وبلاگ رو نگاه میکردم... این دفتر همیشه پذیرای من. گوشی که همیشه شنوا بوده برای نگرانی هام و دغدغه هام، چشمی که همراه خوشحالی هام ذوق کرده برام :)
چندین بار خواستم از بین ببرمش، از این که کسی به دنیای وبلگها سر نمیزنه، کسی حوصله ی خوندن آدمها رو نداره.  اما تک تک مخاطبای دیده و ندیده ام جلوی چشمم اومده ان و دلگرم شده ام. 
خودم رو میبینم لا به لای صفحاتش، دخترک ترم اولی که مدام درگیر چلنج بوده برای بهتر و بهتر شدن. جالبه! بعضی مطالب رو که میخو
اشتغال مدرن و جدید ازطریق اینترنت با درآمد روزانه بالای یک میلیون
این روزها با توجه به شرایط اقتصادی کشور کسب درآمد برای بسیاری از افراد جامعه بسیار دشوار است. بسیاری از افراد به امید این که در آینده بتوانند شغل مناسبی داشته باشند به سختی درس میخوانند و عده zwnj;ای دیگر نیز راه zwnj;های دیگر را انتخاب می کنند. هرکس به طریقی در تقلا است تا بتواند ...
دریافت فایل
ادامه مطلب
هدهد میگه چی می‌شد اگه همین‌جور که شکم بزرگ می‌شد و کش میومد، نازک‌تر و در نهایت شفاف می‌شد و می‌شد توشو دید؟ حالا شفاف هم اگه نشه، حداقل یه سایه که اینور اونور میره معلوم باشه. از اون نگاه‌های عاقل‌اندرسفیه می‌کنم، ولی هیچی در برابر این رویای زیبا نمی‌تونم بگم. مثلا بگم روده‌ها و مثانه و عروق و اینارم می‌دیدی خوب بود؟ یا اینکه بچه‌ت لخت، در معرض دید بقیه باشه خوبه؟ یا چرا اصرار داری، زودتر از موعد مقرر، چشمای عزیزشو به این دنیا باز ک
تصمیم گرفتم فعلا کتاب خوندنمو متوقف کنم نه برای این که نمیفهمم نه برای این که حوصله ندارم. نه به خاطر این که  خیلی این روزا تمرکز ندارم. همین فردا با مها باید برم خرید. از این که نتونم پیوسته کتابیو بخونم بدم میاد هی فاصله بیفته یادت بره چی خوندی چی نخوندی واسه همین فعلا نمیخونمش. کتابای کم حجم میخونم تا بتونم تمومشون کنم. همین دیگه همچنان درگیریم. فکر کنم ۲۴ این طورا اگه اشتباه نکنم میریم شمال. بعدش میایم بعد دوباره میریم.  خلاصه که همین. کلاس
از تابستان پارسال مدام در حال تقلا بوده ام
که درس هایم را پاس کنم تا بتوانم سر چهار سال تمام کنم. در اصل هنوز دارم
تاوان کم کاری های سال اول دانشگاه را می دهم. کلی کتاب و درس های نخوانده
روی هم تلنبار شده که باید چهار سال زمان را به شکل منطقی بینشان تقسیم می
کردم ولی در اثر ندانم کاری هایم همه فشارها روی هم جمع شده و با اینکه
دوباره ترم تابستانه برداشته ام هنوز نمی توانم با قطعیت بگویم این سال
تحصیلی با بقیه همکلاسی هایم فارغ التحصیل می شوم.
تمام قدرتش را جمع می‌کند و مشتی روی صورتم می‌نشاند.از کبودی هایم لذت می‌برد.لبخند می‌زند.سرم می‌افتد پایین و قبل از این‌که بدنم به آن ملحق شود،محکم لگد می‌زند به شکم‌ام و از همان‌جا پرت می‌شوم فرسنگ ها آن‌طرف‌تر. صدای  قهقهه می‌پیچد توی گوش هایم.خوشحال است.در هم شکستگی استخوان هایم چهره‌ام را جمع‌ می‌کند توی خودش.پلک هایم را روی چشمانم فشار می‌دهم.صدای خوشحالی‌اش را که می‌شنوم،لبخند می‌زنم.او هم می‌خندد و نزدیک می‌شود.خوشحالی
بورس تهران همچنان بدون رقیب، در حال یکه تازی و ثبت رکوردهای جدید و تاریخی است. در مدت یکسال گذشته، شاهد رشد 4 برابری شاخص کل بوده ایم و این رشد، همچنان ادامه دارد. در روزهای قبل، دلیل اصلی این رشد تاریخی را گفته ام که فقط دلیل آن، ورود نقدینگی جدید و افزایش ضریب نفوذ بورس در بین مردم است! با نگاهی به ارزش معاملات یکسال گذشته، متوجه میشویم که ارزش معاملات نسبت به سال گذشته، بیش از 20 برابر شده و طبیعی است که این حجم جدید نقدینگی، سطح قیمتها را در
_ بالاخره درس خوندنم از امروز با دو صفحه خوندن شروع شد،هرکار کنم از درسم نمیتونم بگذرم ، هرچند تموم نشده باید فصل اختلالات اضطرابی امشب تموم بشه...
_ مامانم داره به پسر دایی یک و نیم سالم یاد میده منو بزنه ،اونم منو مث بز نگاه میکنه میگه ((بو))  و دستشو بالا برده .....و الان بالاخره اومد و زد و همچنان داره میزنه ... وقتی براش ادا در میارم مامانم بهم میگه اینطوری نکن بچه یاد میگیره
_ مامانم با دیدن این بچه فقط این جمله رو میگه ((چه آیَم اولده))...
_دو شبه ب
چگونه به این موضوع پی می برید که فرزندی قوی و با اراده دارید؟
خب قطعا هیچ کس نمی تواند با قطعیت بگوید که فرزندش این گونه است اما قطعا می دانید که هیچ کس نباید این امر را به شما متذکر شود وشما هم مجبور نیستید فرزندتان را تجزیه و تحلیل کنید تا ببینید که آیا واقعا قوی است یا خیر؟
شخصیت این نوع کودکان آن چنان قوی است که بدون هیچ شکی می توان حدس زد که آن ها اراده قوی دارند.
این نوع شخصیت برای والدین چالش برانگیز است؛ زیرا برای والدین، پذیرفتن این مو

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها