نتایج جستجو برای عبارت :

عجول بودن در رسیدن به خواسته ها

فکر کنم تو صف خلقت که بودیم یکی سهم عجول بودنشو ریخته تو کاسه من! از بس که عجول و ناآرومم که الان تو اوج خستگی نمیتونم بگیرم بخوابم! 
باید کارا رو روال پیش بره رو نظم و سرعت معقول من آدم انتظار کشیدن نیستم. 
شایدم عجول بودن نیست وسواس فکری شدیده!
اگر #عجله ای برای رسیدن به هر هدفی دارید، شما یک مانع ذهنی بزرگ دارید. عجله معمولا از ترس میاد و این نکته که نکنه زمان بگذره، نکنه دیر بشه، نکنه تموم بشه و به من نرسه !!! عجله از تنفر از شرایط موجود میاد. من از شرایط فعلیم خوشم نمیاد و می خوام سریع تغییر ایجاد کنم. دنبال سریعترین روش هستم و از این استاد می رم پیش اون استاد و از این کلاس به سمت اون کلاس می رم. در صورتی که با این عجله شما لحظه حال رو از دست می دید، شما نمی تونید نشانه هایی که زندگی واست
من از نوشتن اسم واقعی ادمها اینجا هیچ ابایی ندارم.
ولی فکر میکنم اوج بی شخصیتی، عجول بودن در حین تصمیم گیری، چیپ بودن، بی عقل بودن، و لاشی بودن من و مشابهات من هست،
که بخوایم برای بالا بردن خودمون، از اسم بقیه استفاده کنیم.
برای اینکه خودت رو بکشی بالا یا نشون بدی که با ادم حسابیا سر و کار داشتی یا با ادمای دروغگو و بدقول و ناحسابی تعامل داشتی، نیازی نیست اونها رو معرفی کنی. همین که خود اون ادمها بخونن و بفهمن کارشون زشت بوده کافیه.
هفته آخر تابستونه، بالاخره داره تموم میشه :)) و من خیلی سرگردونم وسایلم رو نصفه نیمه جمع کردم ولی چیزی هم نیست که جمع کنم بقیشون یا باید شسته شن یا اتو یا دوخته بشن و ترمیم.
خیلی دارن دیر خوابگاه رو باز میکنن حقیقتا و انجام اون همه کار تو یه روز پدر درآره.. من برعکس یه عده همیشه خودمو عجول نمیدونستم ولی تازگی ها خیلی عجول شدم و خودم اذیت میشم بابتش، از این انتظار باز شدن خوابگاه هم متنفرم
دیگه این که دو نفر که آدمایین که خوشم نمیاد ببینمشون همزم
همیشه همه ی کارهایشان را با عجله انجام داده اند، چای را داغ سر کشیدند، پشت ترافیک بوق را یکسره کردند، شب را با استرس خوابیدند و صبح را با عجله سمت کار دویدند ....در پیاده رو به هم خوردند و بَد و بیراه گفتند...
برای آشنایی با جنس مخالفشان از ده سالگی آبدیده شدند، زود ازدواج کردند و زود هم پشیمان شدند...آنقدر عجله کردند که وقتی رسیدند نفسی برایشان نمانده بود... 
مردم شهرم همیشه عجول بودند،باور کنید انتهایش چیزی نیست،وقتی به خودتان می رسید، درون آ
حکومت هدایت اراده های عمومی و تطبیق آنها با خواسته های الهی است. خواسته های الهی همان خواسته های مردمی است و خواسته های مردم نیز همان خواسته های الهی است. البته منظور خواسته های ناروا و غیر فطری نیست بلکه خواسته های فطری بشر که اگر پیگیری شود کاملا منطبق بر خواسته های الهی است.
امام و رهبر الهی همان کسی است که این اتصال را بر قرار می نماید. اتصال و به هم رساندن اراده عمومی و خواسته های الهی. امام همان عامل اتصال بین زمین و آسمان است.(در دعای ندب
چطور به خواسته هایمان برسیم؟
راز رسیدن به موفقیت این است که با خود واقعی‌تان در ارتباط باشید و در عین حال، خواسته های بیشتری داشته باشید. برای رسیدن به موفقیت، فقط شاد بودن کافی نیست، بلکه باید سطح توقعات خودتان را نیز بالا ببرید. اگر واقعاً چیزی را بخواهید، می‌توانید به آن برسید. افرادی که به خواسته های خودشان نمی‌رسند، حتماً خواسته های خودشان را تا به حال با خودشان مطرح نکرده‌اند. شاید آن‌ها گاهی چیزی را خواسته باشند ولی واقعاً از ته د
من همیشه از بزرگ‌شدن وحشت داشتم و دوست نداشتم بزرگ شوم. فکر می‌کردم دنیای آدم‌بزرگ‌ها جای قشنگی نیست، الان مطمئن شدم، اما این روزها حس می‌کنم خیلی شبیه آن‌ها شدم و این ترسناک است. از پست دیروز فهمیدم
آدم‌بزرگ‌ها خیلی عجول‌اند و دوست دارند زود همه چیز خوب شود، هر اتفاقی بیفتد فوری احساسات زیادی نشان می‌دهند و نتیجه‌گیری می‌کنند. دیروز از دست آدم عزیزی ناراحت شده بودم و بعد خطر از دست دادن کار را تجربه کردم و توی خیابان دعوایم شد. فکر ک
⭕️در جنگ بین خواسته ها و باورها همواره باورها پیروز می شوند:
یعنی اگه شما خواسته ات اینه که پولدار بشی ولی باورت اینه که آدمای پولدار مغرورن، پولدار نمیشی!
اگه خواسته ات اینه که رژیم بگیری و لاغر شی ولی باورت اینه که رژیم گرفتن باعث بیماری میشه، لاغر نمیشی!
اگه خواسته ات اینه که تو شغلت موفق بشی ولی باورت اینه که آدمای موفق اون شغل، آدمای بدی هستن، تو موفق نمیشی!
✅باید باورهات و خواسته هات هم جهت باشن.
 بررسی کن ببین چه خواسته هایی داری و چه
خلاصه روز بیست و دوم با استفاده از قدرت معجزه آسای شکرگزاری ، میتوانی کاری کنی که خواسته هات  پیش رویت ظاهر شوند. فهرست ده خواسته ای ✈️ را که آماده کرده ای، بردار. تک تک جملات و خواسته های فهرستت را بخوان و به مدت یک دقیقه تصور کن که همین الان به خواسته ات رسیده ای و تا جایی که میتونی حال و هوای شکرگزاری را احساس کن.☺️اگر دلت میخواهد سریع تر به خواسته هایت برسی، از امروز به بعد فهرست خواسته هایت را در کیفت بگذار و هر جا میروی آن را با خودت ببر.
قرار تامین خواسته به درخواست خواهان یا نماینده او صادر می گردد. در نتیجه درخواست کننده صدور قرار تامین خواسته باید نفع، سمت و اهلیت قانونی داشته باشد.خواسته باید قطعی و قابل مطالبه باشد و تحقق وجود آن موقوف به وقوع یا عدم وقوع حادثه‌ای در آینده نباشد. میزان خواسته باید معلوم یا عین معین باشد؛ یعنی خواسته باید مالی بوده و مستقیما قابل ارزیابی به پول باشد.
مثل آهنگی که یک روزی، یک جایی، یک وقتی، پیدا کرده ای و دست نخورده، گوشه ای نگاه داشته ای تا وقت ِ بی‌حوصلگی ات را مأوا شود، تا مبادا عجولانه، لذت ِ لحظه‌ها، این لحظه‌های عجیب که هرکدامشان به پدیده‌های یکسان رنگ ِ متفاوتی می‌بخشند، لذت ِ بی‌نهایت شدن ِ چیزی که اگر از میان ِ لحظه به لحظه ی زندگی‌ات، با لحظه ی به‌خصوص ِ خودش مقارن شود می‌تواند بی‌نهایت ِ تو باشد را بر خود حرام و به خوب بودن اکتفا کنی. صبورانه در برابر عجول بودن مقاومت کردی
یک جای کار می‌لنگد. روحم نشتی دارد انگار و من نمی‌دانم آن منفذ لامصب کجاست که توش و توانم شرّه می‌کند ازش. این را از همان چند روز پیش که ساعت خوابم بیش‌تر شد فهمیدم. وقتی باز عجول شدم و به دنبال نتیجه‌ی زودهنگام، پنجره‌های خیالم را گشودم. وقتی باز آن‌چه هست کافی نبود و حسرت آن‌چه باید باشد به جانم افتاد. نمی‌دانم چطور اتصالات روانم را کف بگیرم، چگونه ذهنم را صابون‌کاری کنم تا آن حباب بزرگی که رو به ترکیدن است، رخ بنماید. 
نگاهم رو به دسته‌‌ی صندلی دوختم، تمام مدتی که اونجا نشسته بودم‌‌ داشتم روی کاری که سیما جون ازم خواسته بود تمرکز می‌کردم و آروم آروم خطوطی منظم و با هدف کنار هم می‌کشیدم.
باید تا سه روزه دیگه این طرح جدید رو تحویلش میدادم، توی این مدت فهمیده بودم که نباید عجول باشم و با فکر و با دقت همه‌ی حواس و انرژیم رو بزارم برای کاری که می‌خوام بکنم.
یادمه اولین باری که استاد مظاهری منو فرستاد دنبال بهترین شاگردش، می‌خواست منو با اون اشنا کنه، اولش د
بت من تو هستی
کسی رو بیشتر از تو اگر دوست داشتم آزادی از من سلبش کنی.
من آباد میشم اگر به دست تو ویران بشم.
دلم میخواد کفشهام رو دربیارم صدات رو بشنوم؛ کاش نوری ببینم...
از تو اگر غیر از تو خواسته باشم کم خواسته ام. قلبم رو پر از محبتت کن و خالی کن از هرچه غیر از خودت...من رو از منیت خالی کن. 
من آن توام، مرا به من باز مده 
* آیه 24 سوره قصص
 
خواسته شما از قبل از جانب خداوند بزرگ مهیا شده است.آن چیزی که شما آرزوی آن را دارید، استعدادش را خداوند در قلب شما گذاشته است.او از قبل ترفیع و جایگاه شما را مشخص کرده استبا ایمان بمانید مشکلی که حتی فکرش را نمیکردی پروردگار بزرگ به بهترین شکل حل خواهد کرد.
پسری که عاشقم شده، ازم خواسته دو سال بهش وقت بدم بیاد خواستگاریم چیکار کنم؟
 
سلاممن یه دختر 20 ساله و دانشجو هستم مدت 4 ماه پیش با پسری آشنا شدم نمیدونم چی شد که شیطون گولم زد و باهاش دوست شدم. قبلش با هیچ مردی حتی حرف نزدم.پسره هم قسم میخوره که عشق اول اون هستم. خیلی روم حساسه خیلی غیرتیه روم. ولی تا دیپلم بیشتر نخونده از زمانی که 6 سالش بود کار کرده ولی هنوز چیزی نداره ازم خواسته دو سال بهش وقت بدم بیاد خواستگاری.ولی بخاطر دور بودن شهر هامون نسب
درس اخلاقی ‌ای که در آخر کتاب اسدلله به پسر میده رو دوست داشتم. ولی خب کتاب فوق‌العاده مثبت هیجده (!) بود. طنز و اصطلاحات قشنگش برای بیان کلمات خجالت‌آور رو دوست داشتم، ولی اغراقش در روابط به نظر من خیلی زیاد بود D: یعنی همه انگار فقط اسمی زن و شوهر بودن. در پشت پرده همه با هم بودن. ولی خب کتاب طنز بود و عمداً خواسته بود اغراق کنه. 
با اینکه زیاد بود ولی خیلی سریع خونده میشه جاذبه‌ی بالایی داره. 
خوندینش؟ نظر شما چیه؟ 
خداوندا دنیا بر کدامین محور برای من می چرخد؟خواسته های من و یا رفتارم؟ اگر محور چرخیدن دنیای تو خواسته های ماست که من تو را می خواهم و تو را برگزیدم.
و اگر رفتارم، که من شرمسار روی تو هستم و در این صورت کار خود را به رحمت تو واگذار می کنم.
خداوندا مرا لحظه به خویشتن وامگذار
من هنوزم باور دارم که دروغگو دشمن خداست . چون دروغگو اعتماد آدم ها رو به بازی میگیره ، سر آدم ها شیره میماله و عین خیالش هم نیست . آدم ها هم که به خدا پناه میرن همیشه . به خدا اعتماد میکنن و از خدا کمک میخوان . خدا هم که نمیتونه کمکشون کنه مستقیم . فقط میتونه آدم های دروغگو رو رسوا کنه . اونوقت آدم هایی که دروغ شنیدن از خدا ناراحت میشن . چون به اون پناه برده بودن . به اون اعتماد کرده بودن و از اون کمک خواسته بودن . بعد آدم ها با خدا دعواشون میشه . از خدا
«آدم باید به بزرگترها احترام بذاره» از نظر من جزو منفعت طلبانه‌ترین حرفاییه که میشه زد. آیا وقتی از کسی میخوای به بزرگترها احترام بذاره منظورت اینه که اجازه داره به کوچیکترها فحش رکیک بده و توهین کنه؟ معلومه که نه! چیزی که ما در قالب احترام به بزرگترها از دیگران توقع داریم در واقع احترام و ادب و این قبیل مسائل نیست، که اگر بود دیگه حرف از کوچیک و بزرگ بی‌معنی بود. این احترام مورد انتظار در واقع یک جور امتیازِ بدون منطقه که ازت میخواد به صرف
نکته اول:
در روایات تأکید شده که منتظر باشید ولی عجله نکنید!
به نظرم در این دوره زمانه ی دروغ رسانه، انسان های عجول در دام صحنه سازی های تقلبی گرفتار می شوند
برای آنها خیلی کار سختی نیست! کاری را که قرار است چند ماه بعد انجام بدهند، به اسم پیش گویی زودتر به خورد ما می دهند.
نمونه اش را ببینید:
 
توییت استاد #رائفی_پور درباره پیشگویی ها:
 
بسیاری از #پیشگویی ها،بخشی از پازل ایجاد ادراک رسانه های صهیونیزم جهانی برای آماده سازی ذهن هاستآنها پیش گوی
امام حسن مهربان سلام
این نوشته ایست از علی اصغر که چندین سده بعد از شما به این دنیا رسیده
چند شب پیش سالروز تولد شما بود. همین
میخواهم در مورد همین "همین" بنویسم
جرقه ی این حرفها وقتی زده شد که یک توئییت خواندم، که میگفت کسی سال گذشته در روز میلاد شما از بی عائلگی دلگیر بوده و دوستش به او میگوید که بیاید و از شما بخواهد تا شما از خدا برایش بخواهید و حالا امسال همسری دارد و فرزندی در راه...
چی شد دقیقن که از زندگی من کمرنگ شدید؟ چی شد که اهل توسل نی
می‌فرمایند که:«تو فقط وقتی به خواسته‌های خانواده‌ت اهمیت میدی که خواسته‌های اونا در جهت خواسته‌های خودت باشه. در واقع تو چارچوب ذهنی‌ای که برای خودت ساختی، خانواده هیچ جایگاهی نداره، مگر این که به واسطه‌ش به خواسته‌های خودت برسی» بعد در ادامه می‌فرمایند که:«تو آدم خیلی قانعی هستی و من هیچ وقت ندیدم خواسته‌ی زیادی از خانواده‌ت داشته باشی.» و بعد از مطرح کردن چند تا موضوع دیگه ادامه می‌دهند:«تو هنوز هم بابت اون موضوع ناراحتی و حالت و
با رفتن برف، این برفتن مرت!...
مرد بهمن، که اگر بفهمند!... 
چشم به دختر بارفتن دارد و...
...برف بر تن من، مانده هنوز!...
چشمش چکه می‌کند و فرومی‌افتد چشم به کف... 
به برف، به گل...
به خاک...
تا به کف کفش رفتن!...
می‌روفم برف شانه‌ام را، و سوزنهای کاج را...
می‌لغزند و...
می‌چرخند... 
نه برفتار برگ و برف!... 
که به ثانیه شمار عجول!... 
و می‌افتند...
و حبه‌ای که فرو می‌سرد به سردی!... 
از گردن به میانگه دو کتف!... آب حبه‌ی برف...
و زیر پا... پررق پررق و قورروپ و قررپ!... 
خواب دیدن اینکه مرتکب زنا شده اید یا یک امر به معروف دارید ، دلالت بر خواسته ها و خواسته های جنسی شما دارد که آرزوی ابراز آن را دارید. از طرف دیگر ، این نشان دهنده خیانت به ناخودآگاه شما است. ممکن است خود را در شرایطی گرفتار کنید که به نفع شما نباشد ، حتی ممکن است غیرقانونی باشد.
ادامه مطلب
من از اسمان تنها خواستم ببارد. بر مزرعه ای که مدتهاست در نگاهش ارزوی قطره های باران موج می زند.
من از مترسگ با کلاه زرد خواستم بیدار بماند. بر سر دانه های خواب آلود گندم که مدت هاست به خواب زندگی کردن رفته اند.
صدای آرام در گوشم زمزمه کرد، خودت چکار می کنی؟
بار دیگر به فکر فرو رفتم با مظمون این سوال که خواسته ام از خودم چیست؟
دیشب رفتیم Once Upon a Time in Hollywood رو دیدیم توی سینما.
 
حقیقتش، فیلم کایند آو تاریخی، بامزه، طنز، و گاهی هم خشن و ترسناک بود.
درباره زندگی یه هنرپیشه هالیووده که خیلی ضعیف و ترسو هست، الکاهالیک هست،
در عوض یه دستیار مانند داره (برد پیت)، که خیلی قوی، آروم، سکسی، دوست داشتنی، و پسر بسازی هست.
شخصیت این پسر دستیاره، همین کلیف بوث، مثل شخصیت الکس یولیش خواننده المانیه.
همون که صدای کلفت داره.
مرموز، باشخصیت، آروم، ناز، سکسی،
سکسی بودن پسرها به تیپ و ق
امیرالمومنین ع فرمود خوشا حال بنده گمنامیکه باو اعتنا نشود او مردم را شناسد ولی مردم اورا نشناسند خدا رضایت اورا برضوان شناساند  واینها چراغهای هدایتند که هر فتنه تاریک و سختی از برکت انها زایل شود ودر هر رحمتی بر ایشان گشوده گردد نه پخش  کننده و فاش سازنده رازند و نه خشن وریا کار فرود سخن خیر گویید تا بدان معروف شوید وکار خیر کنید تا اهل خیر شوید عجول و فاش کننده.راز نباشیدزیرا بهترین شما کسانی باشندکه چون بانها بنگرند بیاد خدا افتنندو بد
 امبدالمو منین ع فرمود خوشا حال بنده گمنامیکه باو اعتنا شود  او مردم را شناسد ولی مردم اورا نشناسد خدا رضایت اورا شناسد اورا برضوان شناساند  اینها چراغهای هدایتند ککه هر فتنه تاربک و سختی از برکت انها زایل شود و در هر رحمتی برایشان گشوده گردد نه پخش کننده و فاش سازنده رازند و نه خشن و ریاکار وفرمود سخن خیر گوبید تا  بدان معروف شوید کار خیر کنید تا اهل خیر شوید عجول وفاش  کننده راز نباشید زبرا بهترین شما کسانی باشدکه چون بانها بنگربدبیاد خد
واقعا چرا آخه؟!!
الان خیلی بی پولم و درسته که این حس بی پولی رو بارها در زمان های گذشته تجربه کردم
اما
الان در این سن، این همه بی پولی سخته واقعا
چی کار کنم که دوست دارم یه سری چیزا داشته باشم. چی کنم؟ الان این زیاده خواهیه ؟ یا چیز مهمی نیست، واجب نیست و چیزای مهمتری وجود داره یا انسان در درخواستاش سیری نداره یا اینا زیاده خواهیه یا خیلی های دیگه بودن که همینایی رو که الان دارم رو نداشتن یا این شرایطی که الان دارم آرزوی کس دیگه است؟ یا چی؟!!!
واق
من استرس دارم. اعصابم خرده. همش دارم با خودم کلنجار میرم. چرا اینجوری شد؟ چرا اونجوری شد؟ باید این کارو کنم. باید به این نقطه برسم. چرا فلان چیزو ندارم و ... توی دلم دلشوره و توی سرم افکار مغشوش و آرزوهای نا تموم.
خودم رو تجسم می کنم وقتی به خواسته هام رسیدم... آرامش. سعادت. احساس رضایت از خود.
بعضی از چیزایی که الان دنبالشونم رو یکی از دوستام داره. دوستم بیشتر  از من دغدغه، استرس و آرزوهای جور و واجور داره. توی دلم بهش فحش میدم که خره! الان تو کلی چی
کاش میشد وقتی به دنیا میومدی یه فرم بهت میدادن میگفتن دو تا خواسته بگو. خب قطعا من میگفتم تولد در یکی از کشور های اسکاندیناوی اونوقت میتونستم وقتی بعد از ظهر برمیگردم خونه با این حال که آسمون پر از ابرهای سیاه هست و خورشید پشت این ابرها کاملا مخفیه کلید مینداختم و وارد خونه میشدم  در حالی که هیچکس خونه نیستپ.ن 1: این اتفاق سالی یکی دوبار میفته و هر بار که مواجه میشم باهاش قند تو دلم آب میشه
پ.ن 2: هنوز به خواسته دوم فکر نکردم
وقتی دقت میکنم میبینم تو موقعیت استرس چه قدر عجول میشم و الان استرس هام زیاده.
دارم سعی میکنم که مثل اسفند نشم. وقتی میگیریش از روی آتیش میپره چون داغه و میخواد فرار کنه.
عجله برای فرار.
چه قدر اتفاقات زندگیم بودن که با عجله کردنهام اونها رو تغییر دادم...سر شب یکی دو تا اساسیاش یادم افتاد. دیدم سرنوشتم رو با اون عجله کردنهام تغییر دادم. شاید حتی بشه گفت سلب توفیق کردم.
سخته...آتیش خیلی داغه!
 
وقتی بهش فکرکردم گفتم شاید اگر این آخری رو هم تحمل کنم
به یک نکته پی بردم.
به اینکه من همانم که بودم.
خودم شکل خواسته های خودم را تغییر دادم.
خواسته هایم همان است که بود. و بر همان اساس.
و من شکلشان را تغییر دادم چون شکل زمان تغییر کرد.
و این از تیزهوشی من بود.
من خود را پشت زمان جا نگذاشتم.
من در هر عصر، به زبان همان عصر شاعری کردم.
هر عصر، می و جام و بزم خودش را داشت.
#نکته
چرا باید هر چیزی که از خدا می‌خواهیم، همراه با اشک و ناراحتی و غصه باشه؟ چرا بیشتر در روضه‌ها از مردم خواسته میشه که حاجات خودشون رو در نظر بگیرند؟ آیا خدا بنده‌ی خودشو در حال گریه کردن بیشتر دوست داره؟
در این رابطه یک حقایقی وجود دارد و یک شائبه‌ها و حتی خرافه‌هایی که به هزاران دلیل، آنها شایع‌تر از آن حقایق امر می‌باشند. چرا که نوع انسان سطحی‌نگر و عجول است، لذا گویندگان نیز بیشتر از ظاهر کار گفته‌اند و پایان کار. همین امر سبب شده که ز
یکی از مشکلاتی که معمولا در دعاوی حقوقی پیش می آید این است که خوانده (کسی که دعوی علیه او طرح شده است. به دادگاه فراخوانده می‌شود تا به دعوای خواهان پاسخ دهد) در طول مدت دادرسی خواسته (مال مورد دعوا) را به افراد دیگر منتقل می کند و یا بعضا اقدام به آسیب زدن به خواسته می کند. بنابراین قانون گذار در نظام حقوقی ایران برای جلوگیری از هرگونه تضییع حقوق خواهان (کسی که دعوایی را طرح می‌کند و از دادگاه می‌خواهد به امری رسیدگی کند)، راهکار قرار تامین خ
اون چیزی که از ظواهر امر بر میاد مشکل این ویروس کرونا حالا حالا گریبانگیر ما است. فکر می کنم اینکه منتظر دولت محترم باشیم تا برای ما دستکش و الکل و ماسک تهیه کنه کاملا خواسته ای بیهوده است.
فکر می کنم هر چه زودتر باید خودمون دست به کار بشیم و تولیدات خانه ای را شروع کنیم.
 
خوشبختانه من که این علم شیمی اینجا به دردم میخوره
هر وقت که هرکس در زمان مناسب تصمیم درست رو نگیره .. بعدا یه خروار احساس بد میاد خرخره ادم رو میگیره هی با خودم میگم تا کی قراره ادم خوبی بودن نقش من از زنده بودنم باشه، تا کی میخوای این اسب چموش رو سفت بچسبی و حبس اش کنی که نیاد جای عشق و محبت رو بگیره ... تا کی باید خدایی که توی این همه در به دری و واماندگی بشری که باید در نهایت عجز خودش رو داد بزنه اون بالا به نظاره زجر بردن یه سری بنده نما هاش مثل خودم و یه سری بنده های مخلص  خودش باشه ... تا کی با
واقعا دلم میخواد بعد از صحبت‌هایی که قراره شنبه اتفاق بیفته یه پشتیبان روحی داشته باشم.کاش میشد چند ساعت دیگه کنارم باشه بعد بره (واسه همیشه؟) نه به خاطر اینکه چیزی بینمون پیش بیادا، نه. فقط واسه وداع پایانی.ولی خب از اونجایی که خواسته‌های من فقط روی کاغذ برای سامر چایلد مهم بوده و نه در عمل، امیدی به برآورده شدنش نیست.شاید من توقع زیادی دارم از کسی که دیگه تو زندگیش نیستم. هم؟
اینکه میگن "شما عزمتون رو جزم کنید و تلاش کنید، اونوقت تمام کائنات بسیج میشن تا تو مسیر درست رسیدن به خواسته‌هات قرار بگیری و برسی بهشون" ؛ خواستم بگم دقیقاً زمانی‌که  اطمینان داشتم همه‌چی داره درست پیش میره و مشکلی نیست‌ و دارم به خواسته‌م میرسم همین کائنات زدن کار رو خراب کردن.
 
 
 
 
 
+به درجه‌ای از معرفت رسیدم که اگه همه‌چی خوب پیش بره نگران میشم.
به یک نکته پی بردم.
به اینکه من همانم که بودم.
خودم شکل خواسته های خودم را تغییر دادم.
خواسته هایم همان است که بود. و بر همان اساس.
و من شکلشان را تغییر دادم چون شکل زمان تغییر کرد.
و این از تیزهوشی من بود.
من خود را پشت زمان جا نگذاشتم.
من در هر عصر، به زبان همان عصر شاعری کردم.
هر عصر، می و جام و بزم خودش را داشت.
#نکته
فردا و پس‌فردا که بگذرد، چیزی از ماه مبارکش باقی نمی‌ماند. من می‌مانم و آرزوهای برباد رفته. همۀ اوقات فکریِ این خیالِ خامم که از فردایِ ماه رمضان، شروع می‌کنم به کارهایی که تویِ ماه مبارک از خدا خواسته‌ام موفقم بدارد در انجام دادن‌شان. 
آدمی همیشه در حال فریب‌دادن خودش است. اصلا تا خودت را نفریبی، نمی‌توانی دیگران را بفریبی. درست و حسابی که فکر کنی می‌بینی ماه رمضان، به‌ترین اوقاتی بوده که همان چیزهایی را که از خدا خواسته‌ای، شروع کن
از خونه پیاده راه افتادم تا برم دخترما از مهد بیارم تومسیر که داشتم میرفتم یه پرنده خیلی قشنگ توی چمن ها داشت راه میرفت یه بچه کوچولو دوید به سمتش تا بگیردش هرچی بچه بیشتر می دوید پرنده دورتر میشد .........
باخودم فکرکردم طفلکی بچه خوب دلش میخواست این پرنده را بگیره پس به سمتش اومد اما هرچه بیشتر می دوید پرنده دورتر میشد راه حل چی بود کجای کار این بچه اشتباه بود که به خواستش نمیرسید ؟
خیلی وقتها ماخواسته های زیادی داریم ودنبال خواسته هامون میدوی
روش مطرح کردن و رسیدن به خواسته های جنسی
 
 
 

روش مطرح کردن و رسیدن به خواسته های جنسیاکثر مردها در زمان ازدواج تصور رابطه جنسی مکرر و راضی کننده با همسر خود دارند و آن را یکی از نعمتهای خدادادی ازدواج تصور می کنند. در آن لحظه بیشتر خانمها هم با شوهرانشان هم عقیده هستند. اما با گذشت زمان این مردها متوجه می شوند که دیدگاه خانمهایشان با آنها یکی نیست. آنها می فهمند که رابطه جنسی مکرر نیاز به صحبت و مذاکره دارد که آنها هیچ مهارتی در آن ندارند. در
بسیاری از شما در مورد آزمون معروف لکه‌های جوهر رورشاخ (Rorschach inkblot test) شنیده اید که در آن از پاسخ دهندگان خواسته می‌شود تصاویر مبهم جوهر را بررسی کنند و سپس آنچه را که می‌بینند توصیف کنند.
این آزمون اغلب در فرهنگ عامه ظاهر می‌شود و غالباً به عنوان روشی برای افشای افکار، انگیزه‌ها یا خواسته‌های ناخودآگاه فرد به تصویر کشیده می‌شود.
رورشاخ در روانشناسی
#پوستر
استخاره شهادت ...
همرزم های شهید لطفی میگفتن :
مهدی آرزو داشت شهید بشه و جانباز شدن رو نمیخواست چون میگفت جانباز شدن  تحملش واقعا سخته ...
میگفت دوست دارم صورتم سالم برگرده تا خانوادم  با دیدنش آروم بشن ...
به این دو خواسته و استخاره شهادتش که نگاه می کنم ...
به این میرسم که وقتی عاشق خدا شدی ...
و خدا عاشقت شد ...
به خواسته هاتم توجه می کنه و نازتو می خره ...
مهدی وقتی برگشت ...
هم استخوان هاش خرد شده بود ...
هم جانباز نشده بود ...
هم صورت زیباش سالم بو
زنگ 
درس 
فعالیت انجام شده (فعالیت خواسته شده )
فعالیت خواسته شده (تکلیف)

اول 
ادبیات 
تدریس کتاب تکمیلی 10 + خواندن شعر خوانی درس 10 
 _________________________

دوم 
اجتماعی 
 برگزاری جشن انقلاب 
___________________________
  

سوم 
زبان
تدریس درس 5 قسمت lestsning + تدریس درس 6 
 ____________________________

چهارم 
زیست 
تدریس درس 13 قسمت معده 
  ____________________________ 

 
علاوه بر درج مشخصات طرفین در دادخواست ، قسمت دیگر تعیین خواسته و بهای آن است که تعیین صحیح آن نقش بسیار مهمی در صدور حکم خواهد داشت. خواسته یا مالی است و یا غیر مالی ؛ بعنوان مثال در صورتی که از شخصی طلبی داریم ، بایستی میزان و مبلغ آن را در دادخواست قید نماییم، همچنین اگر مردی که همسرش منزل را ترک کرده است ، باید در قسمت خواسته الزام به تمکین وی را درج کند.
 
اگر نیاز به تنظیم دادخواست و شکوائیه دارید، بهترین وکلا و مشاوران حقوقی ما آماده خدمت
ما انسان ها منابع عظیمی داریم
می گویند مغز انسان سریع تر و کاراتر از هر کامپیوتریست که تا به حال ساخته شده است. پنج نسل از گونه ی انسانی به وجود آمده و از بین رفتند تا چنین مغز و تجهیزاتی درون ما به وجود آمد، مغزی که درست مثل کامپیوتر اگر نحوه استفاده از آن را ندانی زندگی ات پر از ارور و باگ خواهد بود.
ذهن مثل تمام دستگاه های رادیویی، ماهواره ای و ... امواج الکترومغناطیسی تولید می کند، که در 5 موج بتا، تتا، آلفا، گاما و دلتا طبقه بندی کرده اند، هر
خواسته ها


انسان ها در طول زندگی خواسته ها و تمایلاتی دارند که بطور طبیعی در تلاش برای
برآوردن آن هستند و اگر خواست آنها بر آورده نشود ، حداقل احساس ناراحتی و
نارضایتی خواهند داشت
امّا همه ی آنچه انسان در زندگی خود می خواهد و به دنبال رسیدن به آنها است ،
معقول ، منطقی و قابل پذیرش نیست ، حتی در برخی از موارد نیز ، انسان ، اعتراف می
کند که آنچه را من می خواهم ، خواسته ی درستی نمی باشد ، ولی چون دلم می خواهد ، با
خواسته ی دل مخالفت نمی کنم .!
از طرفی
امشب زنگوله ها به صدا آمدند یا شاید هم ناقوسها یا مناره ها ،، صداها یکی شدند و من هم بودم...
امشب روباه های دور دور چهچه زدند و پرنده ها زوزه های رندانه کشیدند و من هم خواندم..
امشب صدای خواسته های زیادی را شنیدم،، 
هرکس چیزی میخواستو خواسته ی من هم بودو همه مان یک خواسته شدیم ... 
امشب رفتیم تا دورها،، دست در دست هستی.. هستی رفت، من در ادامه اش بودمو و قلبم در دستانم بود... 
امشب که دنیا یکی شدو همه چیز دست در دست هم دادو طنازانه رقصیدیمو پای کوبید
نقش پادری را بازی نکنیدفکر می‌کنید چرا آدم‌هایی که بیشترین فداکاری و دلسوزی را در حق دیگران می‌کنند و حتی در این راه از خواسته‌های خود می‌گذرند "نمی‌توانند" به اندازه افرادی که چنین روشی را در زندگی ندارند، محبوب‌تر باشند؟برای این‌که محبوب و زیبا باشید هرگز نقش پادری را به‌عهده نگیرید تا دیگران از رویتان رد شده و لگدمال‌تان کنند.سعی نکنید خودتان را به خاطر دیگران قربانی کنید.خواسته‌ها و نیازهایتان را با جرات بیان کنید تا دیگران هم
 
ما معمولا دوست داریم خبرهایی را بشنویم که اطلاعات قبلی ما را تایید کند .
یعنی هم دیگران از این ضعف سواستفاده میکنن و خبرهای تحریف شده را که مهر تاییدی بر اطلاعات قبلی ماست تحویل مون می دن و هم خودمون موقع شنیدن و خوندن خبرها اونها را فیلتر و تحریف میکنیم .فکر کنم اوضاع ما ایرانی ها یکم وخیم باشه توی این موضوع !
کامنت های زیر پست های تحلیلی توییتر و کانال های تلگرامی و ... شاهد خوبی بر این مدعاست .
طرف از دید جامعه شناسی یا روانشناسی موضوعی را ت
یار نبودیمن فقط به حرف ها و خواسته های سال پیشت عمل کردم و برگشتمجز این بود؟من فهمیدم که باید یار باشمو برای یار بودن چکار کنمتو یار بودی؟حتیاجازه ندادی یه مدت فکر کنم، از دوریم ناراحتیو خدا میبینهو خدا مقدر میکنهو خدا حواسش هستهمون خدایی که تو هم بهش پناه میبریهمون خدایی که وقتی بخوای با یه نفر دیگه ازدواج کنی، ازش کمک میگیریهمون خدامیبینه . . .و من در همه حال سعی میکنمشاکر خدا باشم ...
سلام آقای مدیر من ۴ سال است که در مدرسهٔ شما حضور داشته‌ام و من چند تاکید بسیار مهمی دارم موضوع این است که می‌خواهیم مدرسهٔ بسیار شادی را داشته باشیم من از شما می‌خواهم که کتابخانهٔ مدرسه‌مان را بسیار بزرگ و پر از کتاب‌های علمی کنید. یکی دیگر از خواسته‌های من بردن اردوهای علمی زیاد مربوط به درس است و مهم‌ترین خواستهٔ من نیاوردن کیف یا کم آوردن کتاب و دفتر در کیف است. اگر شما به خواسته‌های من عمل کنید قطعا مدرسهٔ شادی را دارید.
باتشکر
یک چیزهایی را می‌خواهید، و یک چیزهایی را می‌خواهید که بخواهید! برای مثال من می‌خواهم که سرعت و قدرت مطالبه‌ام باشد، در واقع گمان پیش‌فرضم این است که در پی اینان‌ام. اما به واقع به سمت انعطاف و استقامت می‌روم، یک‌جورهایی خواسته‌های خاموشی‌اند که زیر تمایل کاذب به نیرو و چابکی گم شده‌اند. هنر را می‌خواهم؛ آن هم با جان و دل، حال آن‌که نواختن را می‌خواهم که بخواهم، زیرا اولویت و دلدادگی‌ام جای دیگری‌ست و موسیقی به‌سان قلقلکی شیرین، ک
خواستم یه مطلب قشنگ هم داخل این وبلاگ بذارم..
ویشاتویه سایت برآورده شدن آرزوهاست..آرزوت رودرج می کنی جه مادی وچه معنوی بقیه ازت حمایت می کنند.
اول بایدحامی باشی مثلااگر۱۰هزارکمک کنی ۱۰۰هزاراعتبارمی گیری ومی تونی یه آرزودراون حدکنی.خیلی هابه خواسته هاشون رسیدن پس شماهم می تونید.
اول ازآرزوی من حمایت کنیدوبعدمن ازآرزوی شماچون برای خواسته ی بعدیم بایداعتباربیشتری حامی باشم.
https://wishato.com/wish/wpRCIr
 
بگذارید در همین ابتدا یک حقیقت کاملا قطعی را به شما بگویم. اگر "ضعیف" باشید مرگ را یکبار تجربه نخواهید کرد، هر روز "خواهید مُرد".
شاید با خودتان احمقانه فکر کنید که نه من می خواهم "مهربان و ملایم" باشم پس بگذارید هزاران تبهکاری را به شما معرفی کنم که با پنبه سر می بُرند و پشت پرده ی مهربانی شان "زیرکی" نهفته است، هیچکسی را در جامعه نمی توانید پیدا کنید که "ضعیف" باشد و در عین حال به "خواسته" هایش رسیده باشد.
 پس لطفا مفهوم "ضعیف" بودن را با "مهربانی،
من استرس دارم. اعصابم خرده. همش دارم با خودم کلنجار میرم. چرا اینجوری شد؟ چرا اونجوری شد؟ باید این کارو کنم. باید به این نقطه برسم. چرا فلان چیزو ندارم و ... توی دلم دلشوره و توی سرم افکار مغشوش و آرزوهای نا تموم.خودم رو تجسم می کنم وقتی به خواسته هام رسیدم... آرامش. سعادت. احساس رضایت از خود.
بعضی از چیزایی که الان دنبالشونم رو یکی از دوستام داره. دوستم بیشتر  از من دغدغه، استرس و آرزوهای جور و واجور داره. توی دلم بهش فحش میدم که خره! الان تو کلی چی
شادی و نشاط به عنوان یکی از احساسات ریشه ای مثبت و یکی از ضروری ترین خواسته های فطری و نیازهای روانی انسان، نقش تعیین کننده ای در تامین سلامت   فرد و  جامعه داشته و از آنجا که شادی همواره با خرسندی ، خوشبینی و امید و اعتماد  همراه است ، می تواند نقش تعیین کننده ای در فرآیند توسعه جامعه داشته باشد ، به    همین مناسبت از سال 2000 میلادی به بعد در نگاه سازمان ملل برای تعیین سطح توسعه یافتگی کشورها متغییر های نشاط با شادکامی ، امید به آینده ، خشنو
باورش برای خودم هم کمی سخت بود ، چون امسال اولین ماه رمضانی بود که پای یک سریال نشستم که بماند چرا زیاد اهل دیدن 
سریال نیستم.از قسمت سوم بود که مخاطب دایمی سریال برادرجان شدم.خب دیدن بازیگرهای قدیمی سریال که هرکدامشان حرفی 
برای گفتن دارند و بازیگرهای جوان که از برترین های دنیای تئاتر هستند اولین دلیل شد تا دیدن فیلم را رها نکنم. و بعد موضوع سریال.
تو یک پیجی عکس سریال را دیدم و ناله های زیاد از تکراری بودن  موضوع سریال را...نمیخواهم بگویم س
وقتى اسم وبلاگ رو اینجورى انتخاب کردم دیگه از دیگران چه انتظاریه منو ببینن! من واقعیم منظورمه، نه مادر کسى یا دختر کسى ، منى که کلى احساس تلنبار شده ى تاریخ گذشته رو با خودم اینور اونور میکشم، منى که تمام تلاشمو میکنم خواسته هامو توى مشکلات همیشگى زندگى گم و گور کنم! منى که وقتى دلم میگیره به رگ زدن فکر میکنم بس که نا امیدم از بودن! منى که یه روزى عاشق شده بود ولى ...
نمیدونم انتخابم اشتباه بود یا همه ى اون تلاشهایى که واسه تایید شدن میکردم، اون
+ بیا رو راست باشیم!- نبودم؟؟+خواسته ات چیه؟؟+بگو تصمیمت چیه ؟؟-زندگی آدم با مدرک مشخص میشه؟؟+آره!+هدفت چیه ؟؟- هدف؟؟+ چه رشته ای میخوای؟؟-میشینم پشت کنکور(شکر خدا به مقصودش رسید....)همچنان منتظرن اوشون رو معرفی کنم!چندتا پیام هم داده که بقیه بچه ها الان درس و شروع کردن!روراست بودن وقتی حرفت رو نمیفهمن چه سودی داره؟؟خدایا هستی دیگه ؟؟
در مورد خواسته‌ها و آرزوهای همسرتان چه می‌دانید؟ آیا می‌دانید یکی از عمیق‌ترین آرزوی همسرتان قهرمان زندگی شما بودن است؟ آیا می‌دانید اکثر مردها هنگامی که از در خونه بیرون می‌روند با کلی ترس روبرو هستند ولی امیدوارند هرگز کسی از ترس آنها باخبر نشود؟ بروید جلو ،و از شوهرتان بپرسید :مهمترین خواسته‌‌ات در زندگی چیست؟ بزرگترین ترست تو زندگی چیست ؟

جواب این دو سوال اطلاعات زیادی به شما میدهد در واقع یک نوع سرمایه‌گذاری تو رابطه است. سرما
خواسته مردها در روابط جنسی شاید بسیار واضح و آشکار باشد اما اینطور نیست. در یک دنیای ایده آل هم زن و هم مرد باید انتظارات جنسی که از یکدیگر دارند را به همسرانشان بگویند. اما اگر سوالاتی نیز پیش بیاید، نرمال است. خواسته های جنسی مردان چیزی است که در نهایت به رضایت جنسی آنها منجر می شود. خب در این مطلب سایت ویکی روان به بررسی علایق مردان در سکس و اینکه مردان از چه زنانی و با چه ویژگی لذت می برند از دید روانشناسی می پردازیم.
پیش از شروع بد نیس
اگر فقط ذره ی ترس در وجود تو باشد بازی زندگی را به بدترین شکل ممکن می بازی. بگذار کاملا روشن و دقیق بگویم. تمام افسردگی ها، و تمام اضطراب هایی که که داری و تمام عمل نکردن ها، و صرف نظر کردن از خواسته هایت ریشه در "ترس" دارد.
 
"ترس" احساسی سمی و نابود کننده
ترس بدتر از ویروس است، وقتی درون ذهنت باشد، عقل و شعورت را فاسد می کند و وقتی کنترل بدن و ذهنت را بدست گرفت؛ تو را به سمت نابودی می کشاند. قضیه ساده است، هر احساس و فکری همانند خودش را به سمت زندگ
مردم شهرم همیشه عجول بوده‌اند.
همیشه همه‌ی کارهایشان را با عجله انجام داده‌اند.
چای را داغ سر کشیدند...
پشت ترافیک بوق را یکسره کردند...
شب را با استرس خوابیدند و صبح را با عجله سمت کار دویدند... 
در پیاده رو به هم خوردند و بَد و بیراه گفتند...
زود ازدواج کردند و زود هم پشیمان شدند...
آنقدر عجله کردند که وقتی رسیدند نفسی برایشان نمانده بود... 
باور کنید انتهایش چیزی نیست.
وقتی به خودتان میرسید،درون آینه فقط یک مرد، یک زن با موهای جوگندمی نگاهتان م
 
 
دانشجویی که سال آخر دانشگاه را می گذراند به خاطر پروژه ای که انجام داده بود جایزه اول را گرفت.او در پروژه خود از ۵۰ نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل سخت و یا حذف ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» توسط دولت را امضا کنند و برای این خواسته خود دلایل زیر را عنوان کرده بود :۱- مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد و استفراغ می شود.۲- یک عنصر اصلی باران اسیدی است۳- وقتی به حالت گاز در می آید بسیار سوزاننده است۴- استنشاق تصادفی آن باعث مرگ فرد
دنیا خلاف خواسته ی ما گذشته استدیروز پیش روست و فردا گذشته استتقویم من پر است از "امروز دیدنت"امروز یا نیامده و یا گذشته استدر جستجوی بخت به هر جا رسیده اماو چند لحظه قبل، از آن جا گذشته استدر بین راه، عشق همان عابری ست کهبا غم به من رسیده و تنها گذشته استای گل! همین که موقع بوئیدنت رسیددیدم که عمر من به تماشا گذشته استاین غیرت است یوسف من، هی نگو هوساز گیسوی سفید زلیخا گذشته استبا آن عصای معجزه بشکاف نیل رانشکافی آب از سر موسی گذشته استمثل قد
زنگ 
درس 
فعالیت انجام شده (فعالیت خواسته شده )
فعالیت خواسته شده (تکلیف)

اول 
ادبیات
تدریس درس 11 + تدریس کتاب تکمیلی درس 10
درس 11  قسمت نوشتن در دفتر و خود ارزیابی در کتاب نوشته شود 

دوم 
اجتماعی 
تدریس درس 16 +17 توسط معلم  
هفته ی بعد 4 درس جغرافیا پرسش یا شاید امتحان گرفته می شود  

سوم 
زبان
 تدریس درس 6 
برای 3 حرف Ff , Vv , Ww  20 کلمه نوشنه شود  + صفحات 64 و 65 و 66 در کتاب کار خل شود 

چهارم 
زیست 
تدریس درس 13 قسمت گوارش نهایی
  هفته ی بعد پرسش گروهی  
خوشحالی وقتی که بعد از چند وقت بالاخره به فکرت برسه با قلبت دوست بشی
ازش بپرسی چرا ناراحته
چرا رنج میکشه؟
 
میخواست چی بشه؟و ببینی میگه اگر چطور میشد خوشحال میشدم؟
اونوقت به خواسته هاش فکر کنی ببینی منطقی؟
یعنی واقعا اگر خواسته هاش براورده میشد تو خودت گارانتی میکنی که اخرش خوشحال میشد؟
 
وقتی یک سوال ازش پرسیدم و فهمید از چه چیزی ناراحته و فکر کردم مسلما چیزی که میخواد با واقعیت خیلی فرق داره به حرفم گوش داد
 
راستی یک کتاب پی دی اف خوانده ش
اغلب ما "سواد رابطه" نداریم...
بلد نیستیم بفهمیم دنیای آدمها با هم فرق دارد
توقع داریم کسی که با ماست، خود ما باشد 
حتی حاضر نیستیم به نیازها , خواسته ها و علایق او توجه کنیم
غرور خودمان را بسیار دوست داریم!
اما توقع داریم او غرور و نیاز و توقع نداشته باشد !
و درکش سخت است برای ما
که او دنیایی دارد که خودش ساخته و آن را صرفا با ما به اشتراک گذاشته...
نه اینکه بخواهد بر اساس خواسته ی ما دنیای تازه ای بسازد...
ما بلد نیستیم کنار هم باشیم...
امروز اولین روز تمرین صبر با آشپزی بود. هیچوقت آشپزی رو دوست نداشتم. شاید چون خیلی حوصله می‌خواد و بیشتر وقت‌ها مجبوری منتظر بمونی تا آب جوش بیاد، گوشت بپزه، روغن داغ بشه، برنج خیس بخوره و... یک کار بی‌وقفه نیست و با این وجود حتی نمیشه تو نت چرخید یا کتاب خوند و فیلم دید. چون ممکنه حواست پرت بشه و واویلا... من یک دوره‌ای مدیتیشن کردم و بعد از چند وقت دیگه نتونستم برای پنج دقیقه هم که شده باسن مبارک رو بذارم زمین و نفس بکشم و سکوت کنم و بذارم افک
سلام دوستان
میخوام شما رو به خوندن یک پست قاطی پاتی دعوت کنم.
قدیم ها من یک دفتری داشتم که اسمش رو گذاشته بودم دفتر آرزوها، اون موقع ها خیلی تو جو قانون جذب و مثبت اندیشی و مدیتیشن و یوگا و خود هیپنوتیزم و تلقینات مثبت بودم. خواسته هام رو تو اون دفتر مینوشتم، رنگی شون میکردم، جملات مثبت مینوشتم، چیزهایی که بهشون نیاز داشتم تا خریداری شون کنم ولی بابت شون پولی نداشتم و خلاصه تمام حس های مثبت و درد دل های دو نفره با خدا رو. 
امروز بعد چند سال داش
قرارشان این بود که هر دو هفته یک بار آخر هفته ها دوتایی برای خرید مایحتاج خانه بروند خرید.اما این روزها قرار را گذاشتند روی هر سه هفته یک بار و لیستشان هم کمی دقیق تر و اصولی تر شده بود.حاضر روی لبه مبل نشسته بود و منتظر که چشمش افتاد به بالای لیست ،نوشته بود: لیست وسایل مورد نیاز از سوپر مارکت..
چندسال پیش توی دانشکده بچه های بسیج برایشان یک برنامه فرهنگی  گذاشته بودند.ده تا جلسه یک ساعته با سخنرانی استاد فرهنگ.خیلی مرتب نمی رفتیم، یا با کلاس
وقتی ما رو صدا می زنی باهم، حس میکنم داری اجزای وجودت رو صدا می زنی. ان شاءالله که تکثر و پریشانی و ناهمسویی این دو جزء از وجودت، تو زو پریشان نخواهد کرد، پذیرفته ام باهمه عشقی که از تو در دلم رخ داده، تو مال خدایی و مادر بودن من تنخا فرصتی برای رشد من و امتحانی از سوی خدا برای منه
و اینکه عشق رو درک کنم و عشق نادیده ز دنیا نروم
برای تو عاقبتی عاشقانه و عارفانه و متعالی از خدا خواسته ام. تو باید با عشق حقیقی آشنا بشی، و از مشق وحدت در عشق پاک و عمی
وقتی ما رو صدا می زنی باهم، حس میکنم داری اجزای وجودت رو صدا می زنی. ان شاءالله که تکثر و پریشانی و ناهمسویی این دو جزء از وجودت، تو زو پریشان نخواهد کرد، پذیرفته ام باهمه عشقی که از تو در دلم رخ داده، تو مال خدایی و مادر بودن من تنخا فرصتی برای رشد من و امتحانی از سوی خدا برای منه
و اینکه عشق رو درک کنم و عشق نادیده ز دنیا نروم
برای تو عاقبتی عاشقانه و عارفانه و متعالی از خدا خواسته ام. تو باید با عشق حقیقی آشنا بشی، و از مشق وحدت در عشق پاک و عمی
تحقیقات علمی روانشناسی نشون داده منفعل بودن همیشه آسیب زاست
یادم نمیاد اون خانوم روانشناس کی بود اما یه برنامه ای میچینه و تو یه سالن بزرگ میره روی سن و میگه هرکسی هر کاری دلش خواست میتونه با من انجام بده
یه میز هم کنارشه و انواع ابزار و وسایل روشه
اوایلش با بوس و بغل شروع میشه ولی انتهاش خیلی ترسناکه
چندین تجاوز جنسی و حتی یک نفر قسمتی از بدنشو با چاقو ... بگذریم
تا پایان جلسه خانوم روانشناس هیچ حرکتی نمیکنه و ممانعت از هیچ عملی نمیکنه اما بع
در حال خواندن کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد هستم 
اعتقاد به اینکه خواسته هاتو بنویس و کائنات و خدا و کلا هرچی در جهان هستیه تورو بهشون می‌رسونن. به نظرم اتفاق جذابیه و اتفاقا یه کانال نویس عزیز نوشته بودن که از این طریق به چیز هایی رسیدن 
نمی‌خوام منفی فکر کنم امیدوارم منم برسم -___-
کتاب قشنگیه و تجربه های واقعی هم نوشته در اون پیشنهاد میکنم بخونیدش 
:)
چند روزی می‌شود که ورزش کردنم را در اینستا استوری می‌کنم. هم برای خودم انگیزه می‌شود و هم برای دیگران. یک نفر که معلوم نیست اصلا کیست و چقدر مرا می‌شناسد برای تمرین امروزم ریپلای فرستاد «روی پاهات بیشتر تمرکز کن. اولین جذابیت زن پاهاشه». پاسخ دادم «کسی ازت نظر نخواست». عذرخواهی کرد و سپس پیامش را حذف و مرا آنفالو کرد. آدم نمی‌داند که چطور به دیگران بگوید من بدنم را همینگونه که هست دوست دارم. و اصلا چه کسی از شما نظر خواسته؟ و چرا خیال می‌کن
مردی تعریف می کرد که با دو دوستش به جنگل های آمازون رفته بود و در آنجا گرفتار قبیله زنان وحشی شدند و آنها دو دوستش را کشتند. وقتی از او پرسیدند چرا تو زنده ماندی، گفت: زن های وحشی آمازون از هر یک از ما خواستند بعنوان آخرین خواسته و وصیت چیزی را از آنها بخواهیم تا برای هریک از ما انجام بدهند. هریک از دوستانم تقاضاهای خود را گفتند و آنان خواسته های دو دوستم را انجام دادند و سپس آنها را کشتند. وقتی نوبت به من رسید بسیار وحشت زده و ترسیده بودم که ناگ
سلام . 
گفتی هر از گاهی جویای احوالت باشم . مگر می شود عشق به خواسته اش نرسد . سرک کشیدم و از پشت پنجره تو را دیدم ، سراسر لبخند بودی . از تو چه پنهان حال من بد نیست  و ملالی نیست جز دور بودن از چشم های مهربان تو . 
اینکه نفس می کشی به شوق زیستن  ،یعنی که من زنده ام . همین کافی ست .
هر گوشه ی این جهان ،طراوت و سرسبزی بهار را می بینم ، در خیالم به چشم های تو بوسه می زنم.  
دیگر عرضی نیست جز  اینکه ،صدای خنده های تو ،موسیقی لحظات من است  پس لطفا همیشه بخ
رونق دادن به کسب و کار
باور محدود کننده همان افکار تکراری است که باعث می شود ما به خواسته هایمان نرسیم، به عبارتی خواسته را جذب نکنیم.
 
⛔️ باورهای منفی سبب بوجود آمدن افکار منفی می شوند.
 
➖ افکار منفی سبب بوجود آمدن احساس منفی می گردند و احساس منفی سبب بوجود آمدن ارتعاش منفی می شود که همه این ها سبب می شود ما به خواسته های خود نرسیم.      
 
پس تمام تلاش را باید بکنیم تا افکار محدود کننده را از بین ببریم.
 
https://inoti98.blog.ir
 
 
 
بدون سختی و شکست
پست رمز دار رو نوشتم
رمز پست متفاوته
با نهایت شرمندگی هر کس رمز میخواد لطف کنه بگه
به روی چشم ارسال میکنم
 
 
حجم کامنت های درخواست رمز خیلی زیاد بود
دوستانی که خواسته بودن کامنت خصوصی بمونه بخاطر آدرس ایمیل
و بقیه دوستان  که کامنت خصوصی دادن
من برای همه رمز ارسال کردم
اگه رمز به دستتون نرسیده لطفا بگید
مرسی که هستید دوستان
استحقاق
طرحواره اسحقاق ناشی از افراط
در ارضای نیازهاست. به عبارتی فرد در زندگی‌اش هیچ گونه محدودیتی را تجربه نکرده
است. آنهایی که در طرحواره استحقاق گرفتار شده‌اند احساس می‌کنند افراد ویژه و
منحصر به فردی هستند. آنها خودشان را «همه کارتوان» و «همه چیزدان» می‌دانند و
اصرار دارند که خیلی زود به خواسته‌هایشان دست یابند. آنها پای‌بند به اصل احترام
متقابل نیستند و در پی ارضای خواسته‌های خود هستند، بدون این که توجه کنند این
خواسته‌ها برای
سلام و عرض ادب و شب بخیر خدمت همه دوستان عزیز در وبلاگ پرورش اندام تیم فیتنس پرو fitnesspro :

                                                                                  سال نو مبارک

امشب خوشحالم که درخدمت شما دوستان عزیز هستم تا چند ساعت دیگر سال 1398 را شروع میکنیم امیدوارم که در سال 97 به هر هدف و خواسته ای که در زندگی داشتید رسیده باشید چه این خواسته و ارزو مادی و یا معنوی و یا چه هدف بزرگی باشد ، این چنین لحظه های واقعا برای ما ایرانی ها خاص هستند برای ای
درود بر رهپویان حقیقت
چندی پیش با سوالات متعددی از طرف عده ای از دانش آموزان مواجه شدم. البته معمولا از تکامل شروع می شود. 
این شرایط برای من هم جالب بود و هم تاسف برانگیز. 
جالب از این جهت که بسیاری از ایشان تشنه معرفت و حقیقت هستند. لذا بر ماست که با توضیحات علمی و منطقی راه درست را به ایشان نشان دهیم. 
در غیر اینصورت چه بسا سکوت بهترین پاسخ است.
و بسیار متاثر شدم بابت راهی که عده ای از ایشان با آدرسی غلط رفته اند. 
هر چند اندک. ولی آن را یگانه ر
در دوران نامزدی دختر و پسر باید به شناخت یکدیگر بپردازند و صادقانه همان‌طور که واقعاً هستند رفتار کنند تا بتوانند به شناخت بهتری از هم، دست پیدا کنند. البته این شناخت با یک و یا دو جلسه تکمیل نمی‌شود زیرا آن‌ها روانشناس خبره‌ای نیستند که توانایی فهمیدن رفتار فریبکارانه و یا فیلم بازی کردن طرف مقابل را حدس بزنند اما با بررسی و تحقیق و رفت‌وآمد می‌توان شخصیت درونی و ذات فرد را تا حدودی شناخت.
پنهان‌کاری
یکی از نشانه‌هایی که دختر یا پسر ا
شارژ دارد اما خاموش می شود،
شارژر را وصل میکنم، حجم باتری را یک درصد می زند
روشن می شود، بالای 30 درصد شارژ داشته 
موبایلم را میگویم،
حالش نامعلوم است،
هم خراب شده هم نشده
هم حالش خوب است هم نیست
درست مثل صاحبش!
کتری را گذاشته ام روی گاز 
منتظریم آب جوش بیاید برای مهمانها چای درست کنیم،
مهمانمان به مادرم میگوید: «دخترت دل گنده اس، دلش هیچ جوش ندارد.»
میخواهم باشم، در عین نبودن
نمیخواهم نباشم، هستی به جبر یا اختیار، خواسته ام است.
میخواهم بروم،
اصولا اوقاتی می‌خواهیم کارمان زود تر و بهتر راه بیفتد از کسی درخواست می‌کنیم تا ضامن ما بشود کسی که مورد اعتماد دیگران باشد و دیگران او را قبول داشته باشند.
قطعا تک تک ما از پروردگار خویش خواسته‌ ای داریم اما گاه خواسته های ما بسیار بسیار بزرگ می باشد در حدّی که پیش خود می‌اندیشیم من که آنقدر پروردگار خویش را با کار های زشت خویش آزار دادم جلوه خوبی ندارد که بی مقدمه و بدون داشتن هیچ ضامنی خواسته خود را بیان کنم.
آخر بار اولمان نیست که بین خ
آنهایی که اهل سفرهای ماجراجویانه هستند بیشتر از سایر گردشگران در معرض خطرند. گم شدن، پرت شدن از ارتفاع، مواجهه با حیوانات وحشی، گیر افتادن در باران و برف و هزاران خطر ریز و درشت دیگر در طبیعت وجود دارند که به راحتی می توانند جان افراد عجول یا کم تجربه را بگیرند.
گیر افتادن در ناکجا آباداگر در بیابان گم شده اید و هیچ راهی برای علامت دادن ندارید می توانید از لاستیک یدکی ماشینتان استفاده کنید. دود ناشی از آتش زدن لاستیک از کیلومترها دورتر نیز د
امروز تنها بودم.هیچ اسنرسی نداشتم.
گفتم خوبه بشینم چیزهایی را از آنها لذت می برم،بنویسم.
نشستم فکر کردم و فکر کردم.....
۱- از با دوستانم بودن لذت می برم....
۲-از با فرزندانم بودن لذت می برم.....
۳-از با همسرم بودن لذت می برم.....
۴_از با پدر و مادرم بودن لذت می برم....
۵- از با خواهرم بودن....
۶-با برادرم بودن....
۷-با خواهرزاده هام بودن....
۸-با پدر و مادر شوهرم بودن....
۹-با خواهرشوهرهایم بودن....
۱۰-با بچه های خواهرشوهر ها بودن....
۱۱-با برادرشور و جاری بودن....
۱۲-در
قانون جذب یکی از قوانین الهی است که از ابتدا جهان بوده است و تا انتها هم خواهد بود، کسانی که مراحل قانون جذب را بشناسد بسیار می‌توانند سریع‌تر از دیگران رشد کنند و به خواسته و اهداف خود برسند.
برای استفاده از این قانون نیاز است که ابتدا خود قانون را بشناسیم و بعد قدم‌به‌قدم با آن پیش برویم.
قانون جذب در یک نگاه
قانون جذب می‌گوید: که هر چیز مشابه خودش را دریافت می‌کند
چطوری از این قانون استفاده کنیم؟
برای آنکه بتوانیم از این قانون خیلی بهتر
واسه پیدا کردن تاریخ یکی از سفرهای شش سال پیشم، گوشی قدیمیم رو روشن کردم. چون من همه مناسبتها و اتفاقات رو تو تقویم گوشیم یادداشت میکنم.
وای باورم نمیشد که یه زمانی از این گوشی استفاده میکردم! همه چیز خیلی برام عجیب و غریب بود!
صفحه به اون کوچیکی! عکسای به اون بی کیفیتی! و جالبه اون موقع خیلی هم راضی کننده بود برام!
پیاما رو خوندم و چه خاطراتی که زنده شدن. یه زمانی این گوشی دنیایی بود برای خودش!
همیشه وقتی تو زندگی به یه خواسته ای میرسیم، بعد از
دیشب یکی از اون شب هایی بود که مجبور بودم زود بخوابم. گوشیمو خاموش کردم و تو جام دراز کشیدم. به سقف خیره شدم تا خوابم ببره. ولی متاسفانه هجوم افکارای مختلف نه تنها باعث شد که نخوابم بلکه منو تا چند ساعت بیدار نگه داشت.  شده گاهی وقتا یه اوقاتی تو زندگیت وایسی و همش حسرت بخوری؟! فقط بخاطر کارایی که نکردی؟! نمیدونم چرا دیشب این فکرا به سرم زد یا اصلا چی شد که بهشون فکر کردم. ولی باعث شد که کلی افسوس بخورم.  کلا به این نتیجه رسیدم که من هیچوقت بخاطر
یاعلی سرفصل خوب درعبادت بودن است/عشق حیدرمعنی آن باولایت بودن است/گشته آغاز پرستش باعلی و مصطفی/شیعه راگویم که بااو درسعادت بودن است/کیست مانندولایت ریشه دین مبین/سروقامت مثل حیدردرشجاعت بودن است/یاوران حضرت او قله های افتخار/رمزاسلام محمدبا بصیرت بودن است/حامی خوب علی شدمثل زهراو حسین/کربلاقاموس دینی درصلابت بودن است/رهبرم سیدعلی راهست تیغ ذوالفقار/چون سلیمانی برایش درارادت بودن است/میرسدکم کم ظهور مهدی صاحب زمان/مسلمین آنجا زمان باش
خواهان: خانم ...... فرزند...... شغل: خانه دار: با وکالت وکیل دادگستری به نشانی ..........
خوانده: آقای ...... شغل: آزاد
تامین خواسته و بهای آن : تامین خواسته (اقدام پیش از ابلاغ) به میزان 310 عدد سکه تمام بهار آزادی
 دلایل و منضمات:
1-وکالت نامه به شماره ---- مورخ 19/08/1394 میزان تمبر مالیاتی به مبلغ 15000ریال باطل شد.
2-شناسنامه به شماره --------- مورخ 23/6/1350
3- سند طلاق به شماره -------- مورخ 19/8/1394
شرح دادخواست:
ریاست محترم دادگاه عمومی و حقوقی
باسلام
احتراماً مراتب دادخواهی مو
شاید تاریخ و ساعت مشخصی براش وجود نداشته باشه اما از یه جایی فهمیدم که چقدر همیشه دوست داشتم بدون این که دوست داشته بشم،چقدر همیشه بی‌دریغ محبت کردم بدون این که محبت ببینم. نه معلومه از کجا شروع شد و نه معلومه چرا اینجوریه! انقدر بدون انتظار برگشت محبت و دوست داشتن انجامش دادم و به طرف مقابل فکر نکردم که انگار هیچ‌وقت حواسم نبوده که این بی‌برگشت بودن و ببینم و لمسش کنم. 
ولی حالا و همین امشب مثل پتک تو سرم کوبیدمش که بابا بسه دیگه خستم کردی
اینا رو تو کیفم پیدا کردم.انگار مدتهاست اونجا منتظر پیدا شدن بودن...
با محدثه نشسته بودیم، از میون صدف‌ها خوشگلترهاش رو جدا میکردیم...همین بود خوشبختی
+دیشب که احتمال جنگ داشت جدی و جدی تر میشد، از همه ی خواسته ها و کارای انجام نداده ام گذشته بودم و دلم میخواست قبل از هر اتفاقی دوباره اونجا بشینیم و صدف پیدا کنیم.
بسم الله 
غبار همدانی بیت شعر محشری دارد که می گوید :
دارم دلی و دارد هر ذره اش هوایی 
چو خرقه ی گدایان هر وصله اش ز جایی 
جمع نمی شویم گاهی، پراکنده می شویم بین هزار خواهش و خواسته و آرزو و بعد دنبال قرار می گردیم . غافل از اینکه خدا که قرار است و سلام است و صلح است یکی است و ما هم به صلح و سلامت نمی رسیم مگر جمع شویم با این یکی . 
جدا بودن و تکه تکه بودن غم می آورد . نگاه می کنی می بینی خودت هم نمی دانی کجایی ، وصل نیستی، زیر پایت محکم نیست . پریشان ا
افراد زیادی تصور می کنند بیمه ی زندگی هم هزینه دارد و هم ابزاری پیچیده است! این در حالی است که "مان" ابزاری است قوی و انعطاف پذیر برای محافظت از زندگی کسانی که دوست شان دارید."مان" به کمک شما می آید و مشکلات امروز و فردای شما را در نظر گرفته و به حل آنها کمک می کند،در این صورت خرید بیمه زندگی "مان" ارزشمند خواهد بود.بیمه زندگی "مان" این امکان را فراهم می نماید،بدون تغییر در شرایط فعلی،امنیت،آرامش و امید را به عزیزان تان هدیه کنید.
گاهی یک بیمه نام
معترض‌نماها، کاسبانِ آگاهِ به منافع خود، سوپاپ‌های اطمینانِ سیستمْ خفه‌خون گرفته‌اند. اما در مردابِ ارزشی‌های روشنفکرنما و لیبرال‌مسلک، نیلوفرهایی ناخودآگاه روییده است. نیلوفرهایی که نوید می‌دهند هنوز روح انسانی نمرده و روی میز با سیاست‌مدارنِ دونبشه و سه‌نبشه معامله نشده است. آگاهانه یا ناآگاه طینت پاک‌شان را نشان داده‌اند. فرقی نمی‌کند در کدام جناحند و از چه طبقه‌ای. حتّی فرقی نمی‌کند خودشان بدانند یا نه؛ مهم این است که هس
 
 
مردی با همسرش در خانه تماس گرفت و گفت : "عزیزم از من خواسته شده که با رئیس و چند تا از دوستانش برای ماهیگیری به کانادا برویم. ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود. این فرصت خوبی است تا ارتقای شغلی که منتظرش بودم بگیرم بنابراین لطفا لباس های کافی برای یک هفته برایم بردار و وسایل ماهیگیری مرا هم آماده کن .ما از اداره حرکت خواهیم کرد و من سر راه وسایلم را از خانه برخواهم داشت ، راستی اون لباس های راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم بردار".
زن با خودش فکر کر
هی شیطون میاد دم گوشم وزوز میکنه مسعود تو نمیتونی ازدواج کنی و من به خودم میگم وقتی امام حسین علیه السلام ازم خواسته ازدواج کنم یعنی میتونم امام که حرف بیخود نمیزنه نعوذ بالله
دوباره شیطون میاد و با وسوسه و حب و بغض هام بهم میگه اگه ازدواج نکنی میتونی راحت تر بری سراغ اهداف فردیت ولی من به خودم میگم این آزمون ولایتمداریته و اون چیزی که امامت ازت خواسته بهترین چیزه برات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها